جایگاه شهداء از دیدگاه قرآن و حدیث
در فرهنگ قرآن از شهادت و شهید، بیشتر با واژههایی مانند: « ... قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ ... .»[1] سخن به میان آمده است و در روایات از واژه «قتل فی سبیل الله» و واژه «شهادة» به یک میزان استفاده شده است.
http://media.nvhelal.ir//Image/2019/03/201903105920657607_Orig.jpg
http://media.nvhelal.ir//Image/2019/03/201903105920657607_Thum.jpg
جایگاه,شهداء,از,دیدگاه,قرآن,و,حدیث
nvhelal
nvhelal
http://www.nvhelal.ir/Main/IMG/PrintLogo.png
حقّ تعالی در قرآن کریم «تمنّی موت» را نشانه ای صادق برای اولیای خود می داند که مدّعیان دوستی با حقّ تعالی را می توان با آن محک زد: « قُلْ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیَاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ[2]؛ ای رسول ما، یهودان را بگو: ای جماعت یهود! اگر میپندارید که شما به حقیقت دوستداران خدایید نه مردمِ دیگر، پس تمنّای مرگ کنید، اگر راست می گویید (که علامت دوستان خدا آرزوی مرگ و شوق تعالی خداست.»
بنابراین «شهید» یعنی مجاهدی که با بینش عمیق از تعلّقات دنیا دست شسته و به استقبال مرگ می شتابد و با دو دست خود، جان را به پروردگار خود تقدیم می کند، از منظر قرآن، مصداق کامل «ولیّ الله» اوست که در «تمنّی موت» صادق می باشد.
شهادت:
مرگ شرافتمندانه که امیر مؤمنان علی علیه السّلام می فرماید: « انّ اکرم الموت القتل؛ کریمانهترین مرگ، مرگی است که در میدان نبرد و با چهره سرخ، نصیب شود».[3] اگر انسان را از مرگ گریزی نیست: « أَیْنَمَا تَکُونُوا یُدْرِکُکُمُ الْمَوْتُ ....»[4] و هر نَفْسی، روزی طعم مرگ را خواهد چشید: « کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ...»[5]، پس چه بهتر آن که با مرگ شرافتمندانه بمیرد، نه با بیماری.
بینش شهید:
شهید، لقای الهی را وطن خود می داند و قصدش رسیدن به کمال انسانی است. این را می توان از پیام حضرت سید الشهداء ـ علیه السّلام ـ به مشتاقان سعادت در رکابشان فهمید که میفرماید: « من کان فینا باذلاَ مهجته موطّناً علی لقاء الله نفسه فلیرحل معنا فانی راحل مصبحا ان شاء الله[6]؛ هر کسی که خون خود را، به قصد لقای الهی بذل می کند، همراه ما بیاید که اگر خدا بخواهد، صبح حرکت می کنم»
در فضیلت شهید و شهادت همین بس که سیّد شهیدان و امام جان بر کفان، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) شهادت را تفسیر فرموده و خود نیز قافله سالار شهیدان می شوند.
انگیزه شهید در بذل جان خود:
شهید، خون خود را در راه خدا بذل مینماید تا چراغ راه بندگی خدا شود و بندگان را از جهالتِ علمی، نجات دهد. در زیارت اربعین سید الشهداء، انگیزة شهادت حضرت این گونه ترسیم شده است: «و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة».[7]
اثر شهادت در جامعه:
شهیدان مورد تجلیل اولیاء هستند و آرامگاه آنان، مهد پرورش انسان های وارسته است. در زیارت وارث به شهیدان سلام می دهیم و به پاکی آنان و نیز طهارت آرامگاه آنان اذعان می کنیم. «طبتم و طابت الارض التی فیها دفنتم».[8] ذات اقدس الهی در قرآن کریم میفرماید: « وَالْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ ..[9]؛ زمین پاک به اذن پروردگارش میوة خوب به بار می آورد»
طبق بیان امامان معصوم ـ علیهم السّلام ـ که به استناد همین آیه فرمودند: « زمینه پاک، میوه ی پاک می دهد»، سرزمینی که شهیدان را در خود جای داده، زمینه پرورش انسان های پاک است که آرزو دارند ای کاش با شهیدان می بودند و به فوز شهادت نائل می آمدند: « یا لیتنی کنت مَعَکم فافوز معکم».[10] ثمرة دیگر مجاهدت شهید، رفع فتنه از روی زمین و فراگیر شدن دین حق در سراسر گیتی است: « وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ ...[11]؛ با کافران جهاد کنید تا فتنه و فساد از روی زمین بر طرف شود و همه را آئین دین خدا باشد».[12]
نیل به شهادت در مناجات های ائمّه دین:
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ از خداوند سبحان، منزلت شهیدان و زندگی با سعادتمندان و همنشینی با انبیاء را طلب نموده است.
هم چنین حضرت سید الساجدین ـ علیه السّلام ـ در دعای اوّل صحیفه، خداوند را به حمدی می ستاید که به واسطه آن به سعادت باز یابد و در زمره اولیای سعادتمند محسوب گردد و در صف شهیدان با شمشیر دشمنان خدا درآید.
گوشه ای از پاداش الهی به شهیدان در نشأه دنیا و برزخ و قیامت:
- حقّ تعالی عهده دار حفظ آبروی شهید است: خداوند در قرآن، مردم را از پندارِ مرده بودنِ شهیدان و نیز از به زبان آوردن چنین سخنی نهی می کند و می فرماید: که نه تنها نگویید، بلکه خیالش را هم به خود راه ندهید که شهید به پایان خط رسید و از دنیا رفت، بلکه شهداء زنده اند و نزد پروردگارشان متنعّم اند.
« وَلا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ ..)[13]؛ و آن کسی را که در راه خدا کشته شده مرده نخوانید بلکه او زنده ی ابدی است»، « وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ ...[14] ؛ البته نپندارید که شهیدان راه خدا مردهاند، بلکه زنده به حیات ابدی شدند»
- حیات برزخی شهید: منطق قرآن کریم این است که شهید به محض شهادت، به حیات پاک در پیشگاه پروردگار راه می یابد: [15] گرچه به اتفاق بزرگان تفسیر این آیه، حیات برزخی است،[16] لکن تنعّمات شهید به برزخ منحصر نمی شود، بلکه حقیقت حیاتِ عند الرّبی شهید، در قیامت بروز و ظهور می کند.
- غذای شهید: « ... بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ » اگر کسی عندالله بود، مانند فرشته زندگی می کند. امیر مؤمنان ـ علیه السّلام ـ فرمود: «سبحان الله، غذای فرشته است» چون او تن مادّی ندارد تا غذای مادّی و طبیعی طلب کند. اگر کسی فرا طبیعی شد، غذای فرا طبیعی میخواهد. بدن با نان و گوشت تغذیه می کند، امّا جان مجرّد با علم و معارف. فرشته ها با علم و اندیشه و تحمید و تسبیح و تکبیر و تهلیل، تغذیه می کنند؛ شهیدان نیز با این امور زنده اند و نزد خدا روزی می خورند. چون بدنِ آنها متناسب با نشأة آخرت است.
- مقامِ استبشار شهید از حقّ تعالی: استشبار یعنی انتظار شنیدن خبر مسرت بخش. شهید، مرتّب از حق تعالی استشبار می کند، خداوند هم به آنها بشارت می دهد که کدام گروه رسیدند و کدام دسته در راهند. « ... وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلا خَوْفٌ ... .»[17
- از آیات (4، 5 و 6 سوره ی محمّد) پنج فضیلت و لطف الهی برای شهید، استفاده می شود:
الف: حقّ تعالی وعده داد که اعمال صالحی که شهید در راه خدا انجام داده است، باطل نمی شود.
ب: حق تعالی شهید را به منزلهای سعادت و کرامت هدایت می کند.
ج: مغفرت الهی از گناهان شهید موجب اصلاح حال او و آمادگی برای ورود به بهشت می شود.
د: شهید را با احترام به بهشت وارد می کنند.
هـ : پیش از ورود به بهشت در چند منزل، به شهید بشارت ورود به بهشت می دهند. یکی موقع قبض روح شهید و دیگر در قبر و سوم در منزل قیامت.[18]
- شهادت هدیهی کرامت الهی است: حضرت سید الساجدین ـ علیه السّلام ـ در مجلس ابن زیاد فرمود: «ان القتل لنا عادة و کرامتنا الشهادة[19]؛ شهادت در راه خدا عادت ما و کرامتی است از جانب ما».هم چنین در نصوص امامت در کتاب کافی، حقّ تعالی سید الشهداء را این گونه معرفی می فرماید: «و اکرْمتُه بالشهادة و ختمتُ له بالسعادة.»[20]
- حق تعالی مشتری جان شهید است: قرآن کریم، می فرماید: «خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده، آنها که در راه خدا جهاد می کنند، دشمنان دین را به قتل میرسانند و یا خود کشته شوند، این وعدة یقینی است بر خدا و عهدی است که در (سه دفتر آسمانی) تورات و انجیل و قرآن کریم، یاد فرموده و از خدا با وفاتر به عهد، چه کسی است؟ ای اهل ایمان شما به خود در این معامله بشارت دهید.» [21]
- شهادت فوز عظیم است: از منظر الهی، شهادت، فوز عظیم خوانده شده و آن چه را حقّ تعالی به عظمت یاد کند، در حقیقت عظیم است: « ... وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ .»[22]
- رزق شهید، نیکوست و حقّ تعالی برای شهید «خیرالرازقین» است: «و آنان که در راه رضای خدا از وطن خود هجرت گزیده و در این راه کشته شدند یا مرگشان فرا رسید، البته خدا رزق و روزی نیکوئی نصیبشان می گرداند که همانا خداوند بهترین رزق و روزی بخشنده است.» [23]
- حقّ تعالی شهید را به جایگاهی که مورد رضایت شهید است وارد می کند: «لید خلنّهم مدخلا یرضونه».[24]
- شهید محبوب حقّ تعالی است: « إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ ...»[25]
- شهید، برترین خلایق پس از انبیاء و اوصیاء است: امیر مؤمنان علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند: «برترین خلق در روز قیامت پیامبران و پس از آنان اوصیای آنان و پس از آنان شهداء، برترین خلایق اند.» [26]
پی نوشت ها:
- محمّد: 47/4.
- جمعه: 62/6.
- نهج البلاغه، خطبة 123.
- نساء: 4/78.
- عنکبوت: 29/57.
- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج44، ص366.
- قمی، عباس، مفاتیح الجنان، زیارت اربعین.
- همان، زیارت وارث.
- اعراف: 7/59.
- مفاتیح الجنان، همان، زیارت وارث.
- بقره: 2/193.
- جوادی آملی، عبدالله، شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، قم: اسراء، ص209.
- بقره: 2/154.
- آل عمران: 3/169.
- همان.
- طباطبایی، سیّد محمّد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج1، ص348، نرم افزار جامع تفاسیر نور.
- آل عمران: 3/170.
- المیزان فی تفسیر القرآن، همان، ج18، ص227، نرم افزار جامع تفاسیر نور.
- سید بن طاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، قم، نشر اسوه، ص202.
- کلینی، محمّد بن یعقوب، اصول کافی، قم: اسوه، ج1، ص603.
- توبه: 9/111.
- توبه: 9/111.
- حج: 22/58.
- حج: 22/59.
- صف: 61/4.
- اصول کافی، همان، ج1 ص512.