بر خی از دانشمندان اهل سنت، بهجهت توجه به رتبه معنوی و جایگاه علمی حضرت، پس از بررسی، اقرار به عصمت و بلندی مقام و عظمت ایشان نموده و به مکتب اهلبیت(ع) علاقهمند گردیده و دراینباره کتاب نوشتهاند؛ نمونهاش کتاب «با نور فاطمه هدایت شدم»، نوشته عبدالعظیم حسن سودانی، ترجمه، سیدحسین محفوظی است.
حضرت فاطمه زهرا(س) صاحب ولایت کبری است؛ یعنی همانطور که ایمان به نبوت و امامت لازمه نجات و سعادت است، ایمان به ولایت و جایگاه فاطمه نیز در همان رتبه معنوی و انکار ولایت او مخل تکامل ایمان است.
آیات و روایات متعددی در قرآن در مورد جایگاه حضرت زهرا(س)وجود دارد که به چند نمونه اشاره میشود؛
۱. آیه تطهیر
یکی از آیاتی که میتوان در باره عظمت معنوی و عصمت حضرت زهرا(س) و اهلبیت(ع) استناد نمود، این آیه است: «انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهلالبیت ویطهرکم تطهیراً» «خدا چنین میخواهد که رجس (هر آلایش) را از شما خاندان نبوت ببرد و شما را پاک و منزه گرداند.»
بزرگان از مورخان و محدثان اسلامی، معتقدند که این آیه در حق اهلبیت پیامبر اکرم(ص) در منزل امّسلمه و در حق پنجتن آلعبا نازل شده است و هیچیک از زنان پیغمبر اکرم(ص) داخل این قضیه نیست و این مطلب از مسلمات است. وقتی که این آیه نازل شد، پیامبر اکرم(ص) و علی(ع) و فاطمه(س) و حسنین(ع) زیر عبای پیامبر اکرم(ص) بودند که «امّسلمه» میخواست زیر عبا برود؛ و لی پیامبر(ص) فرمودند: داخل نشود: (وأنت فی خیر) «تو بر خیر و نیکی هستی»؛ و لی این آیه مخصوص ما پنجتن است. ۱۷ نفر از صحابه از جمله، انسبن مالک، ابنعباس، ابوهریره و ...، این روایت را نقل کردهاند.
علاوه بر آن، ۳۰۰ نفر دیگر نیز این روایت را بههمان ترتیب و با ذکر اینکه محل نزول آیه خانه «امسلمه» بوده است، نقل کردهاند که بهطور تفصیل در کتاب «الغدیر» شرح آن آمده است. پیغمبر اکرم(ص)، برای اثبات و روشنشدن حقیقت امر، کار بسیار جالبی کرده است که ۹ نفر از صحابه آن را نقل کردهاند: به این شرح که بعد از نزول این آیه، حضرت رسول اکرم(ص) هر روز (تا زمان وفاتش تقریباً)، هنگام خروج از منزل که برای اقامه نماز صبح به مسجد تشریف میبرد، قبل از نماز صبح به در خانه حضرت صدیقه(س) میآمد و میفرمود: «السلام علیکم یا اهلالبیت، انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهلالبیت و یطهرکم تطهیراً». پس با توجه به مطالب فوق، جای هیچگونه تردیدی نیست که حضرت صدیقه طاهره(س) نیز از مصادیق کامل آیه تطهیر است.
از جمله روایاتی که در شأن و جایگاه معنوی فاطمه(س) که مورد قبول فریقین «شیعه و سنی» میباشد، نه دیگر زنان، این است که خود «امسلمه» که سرآمد زنهای پیغمبر اکرم(ص) است، میگوید: من از پیغمبر اکرم(ص) پرسیدم که این آیه تطهیر در شأن کیست؟ حضرت فرمود: درباره من، علی، فاطمه و حسنین است و تو مشمول این آیه نیستی؛ لذا امسلمه اقرار میکند: ما همسران پیامبر، مشمول این آیه نیستیم. اگر این آیه شریفه، مشمول زنان پیغمبر اکرم(ص) بود، بر خی از زنان حضرت که که در تاریخ سبب بروز حوادثی بودند، به این حدیث و آیه استناد مینمودند. در منابع و مناظرات علمی به این موضوعات پرداخته شده است.
۲. آیه ذویالقربی (اهلبیت و نزدیکان)
یکی دیگر از آیات که درباره رتبه معنوی حضرت است، آیه مودّت است که خداوند تصریح فرمود: به پیامبرش به مردم بگو من از شما بهجهت نبوتم، مزد و پاداش نمیخواهم؛ بلکه مودّت اهلبیتم را بهشایستگی به انجام برسانید: gقُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبىf از مصادیق مودّت سزاوار اطاعت مردم از روش و فرمایش اهلبیت(ع) است که باید از اهل تاریخ و مسلمانان پرسید: نسبت به مودّت زهرا(س) که در منابع تفسیری اهلسنت تأکید شده است که فاطمه و فرزندانش مصداق این آیه هستند، باید پرسید: مسلمانان! آیا ملت اسلام بهخوبی دریافتند، اهلبیت(ع)در چه رتبهای هستند و چگونه مودت و علاقه خود را به نزدیکان رسولالله بروز دادهاند؟ آیا پس از پیامبر(ص) آنگونه که قرآن فرمود، عمل شد؟ ملت اسلام و نسل حاضر از مسلمانان باید این حوادث را بهخوبی تحقیق بررسی نمایند.
در منابع تفسیری اهل سنت است که از رسولالله(ص) پرسیدند: منظور از ذویالقربی چه کسانی هستند؟حضرت به صراحت فرمود: فاطمه و فرزندانش(س). آیا مسلمانان به این سفارش بهخوبی عمل کردهاند؟ اگرچه درباره حکمت و فلسفه این سفارش هم اگر تأمل شود، بهسود جوامع اسلامی بود. اگر به آیه مودت و آیه تطهیر ملتزم و عامل و پایبند بود، گرفتار معضلات کنونی و برادرکشی و فتنههایی چون داعش نمیشدند و طعمه استعمارگران نبودند؛ بنابراین اگر پیامهای قرآن در این آیات بهخوبی دریافت و عمل میشد، بهسود ملت اسلام بود.
۳. سوره انسان
آیات و سوره دیگر که در شأن فاطمه(س) و خانواده آنحضرت نازل شده است، سوره انسان و آیات شریفه این سوره است: gیُوفُونَ بِالنَّذْرِ ویَخافُونَ یَوْماً کانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً ویُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکِیناً ویَتِیماً وأَسِیراًf در این آیه نیز ایثار و اخلاص در راه خداوند از جمله ویژگیهای ممتاز همسر و فرزندان فاطمه(س) که محور این ایثار آن حضرت است، شمرده شده است؛ این سیرت فاطمه نیز الگوبخش برای همه انسانهاست. موضوع و پیام سوره انسان[دهر]، معرفی انسان ممتاز و سرمشق برای جوامع انسانی است. علمای اهل سنت نیز به این امتیاز فاطمه(س) و خانواده آنحضرت تصریح نمودهاند: حسکانی، در (شواهدالتنزیل لقواعدالتفضیل، ج۲، ص ۴۰۸)؛ ثعلبی، در (الکشف والبیان عن تفسیر القرآن، ج۱۰، ص ۱۰۲)؛ سیوطی، در تفسیر خود (الدرالمنثور فی تفسیرالمأثور، ج۶، ص ۲۹۹)؛ قرطبی، در (الجامع لأحکام القرآن، ج۲۰، ص ۱۳۴-۱۳۱)؛ سمرقندی، در (بحرالعلوم، ج۳، ص ۵۲۶).
۴. سوره کوثر (فاطمه(س) تجلی همه خوبیها)
این سوره به پیامبر(ص) بشارت میدهد که خداوند خیر کثیر یعنی برکت پایانناپذیر را به تو داده است؛ این سوره وقتی نازل شد که یکی از نابخردان درباره حضرت سخن ناصواب گفت و حضرت را بهخاطر داشتن دختری چون فاطمه(س) مقطوعالنسل نامید و این بینش جاهلی بود که قرآن پاسخ این فرهنگ و بینش جاهلی را با نزول سوره کوثر در شأن فاطمه برای پیامبر(ص) و به پیامبر(ص) تسلی داد و اطمینان داد که نسلی بابرکت از همین دختر برای تو به وجود آید که تمام خیرات و نیکیها در او جمع است.
او تجلی زیباییها و خوبیهاست؛ تمام نیکیها در نسل فاطمه(س) است و یکی از مصادیق خیر کثیر، شناخت جایگاه فاطمه(س) و اطاعت و مودت و پیروی از دستورات فاطمه و فرزندانش است؛ فرزندان فاطمه و نسل او پس از ائمه(ع)، سادات هستند که نیکیهای آنان برای همه محسوس و ملموس است. امام خمینی(ره) و رهبری معظم و مراجع تقلید دیگر که از سادات بودهاند، در دوره غیبت کبری که خدمات آنان و آثار علمی و تمدنی آنها جلوههایی از آن خیر کثیر است که قرآن از آن سخن گفته است.
ب) نمونههایی از روایات
۱. ناراحتی فاطمه(س) معیار ناراحتی خداوند
روایات زیادی در شأن معنوی و در تبیین منزلت حضرت زهرا(س) وارد شده است که به چند نمونه اشاره میشود: رسول اکرم(ص) فرمود: «انّ الله تبارک وتعالی یغضب لغضب فاطمه ویرضی لرضاها؛ خداوند خشم میگیرد برای خشم فاطمه و نسبت به خرسندی او خرسند می گردد». این روایت نیز جایگاه رفیع و منزلت معنوی بیمانند فاطمه را که به آن رتبه در مقام اطاعت پروردگا رسیده است، بیان مینماید.
فاطمه(س) کسی که خشمش بهمعنی خشم خداوند است، جز حق عملی نمیکند و از او خطایی سر نمیزند و برای یک لحظه میل به باطل ندارد و وجود او تجلی حق است؛ بنابراین خشم او نمایانگر حق است و درواقع این حدیث، بر این دلالت میکند که زهرا(س) جایگاه بزرگی دارد که صرفاً با عقل مادی قابل درک نیست.
۲. فاطمه هموزن قرآن
روایات دیگری هم که جایگاه و منزلت اهلبیت فاطمه(س) را تبیین مینماید و مورد قبول فریقین (شیعه و سنی) است، حدیث ثقلین است. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «من دو چیز گرانبها را در میان شما باقی میگذارم، کتاب خدا و اهل بیتم را، تا زمانی ک ان شما باقی میگذارم، کتاب خدا و اهل بیتم را، تا زمانی که به این دو چیز گرانبها تمسک کنید گمراه نخواهید شد...» استدلال به حدیث چنین است که کسی که از قرآن جدا نمیشود و از او دور نمیگردد، بهمعنی آن است که کاملاً همانند قرآن، باطل از پیش او و از پشت سر به سراغش نمیآید. اگر احتمالی هر چند بسیار اندک از جدایی اهلبیت(ع) از قرآن و جود میداشت، حضرت رسول اکرم(ص) در کلام خود بر جداناپذیربودن این دو تا زمانی که در کنار حوض بر من و ارد شوند، تأکید نمیکرد. این روایات در منابع تاریخی کهن اهل سنت از جمله ابنسعد در الطبقاتالکبرى، ج۲، ص:۱۵؛ مقدسی در المعرفة والتاریخ، ج۱، ص۵۳۶؛ ابنکثیر در البدایة والنهایة، ج۵، ص۲۰۹؛ مقریزی در إمتاعالأسماع، ج۶، ص:۱؛ در منابع تفسیری همچون: اندلسی در البحر المحیط فی التفسیر، ج۱، ص ۲۴ و تفسیر القرآن العظیم (ابنکثیر)، ج۷، ص ۱۸۵و و نیشابوری در تفسیر غرائبالقرآن ورغائب الفرقان، ج۲، ص۲۲۵-۲۲۱و سیوطی در الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۲، ص ۶۰؛ از منابع حدیثی معتبر اهل سنت، مانند کتاب سنن ابنماجه و دهها نفر از صحابه گزارش نموده است؛ ثعلبی نیز الکشف والبیان عن تفسیر القرآن، ج۳، ص ۱۶۳و... به این حدیث تصریح نمودهاند که فاطمه(س) نیز بهعنوان عترت، یکی از ثقلین و هموزن قرآن است؛ حرمتی که پیامبر(ص) برای فاطمه(س) مینمود، همچون حرمت قرآن بود.
۳. فاطمه بهترین بانوی دوعالم
روایت دیگر که رسولالله(ص) در باره جایگاه رفیع معنوی حضرت فاطمه(س) فرمود: فاطمه بهترین زنان دو عالم است؛ افضل از همه بانوان جهان و از مقام عصمت کبری برخوردار بوده و از هر حیث نسبت به بانوان جهان برتری دارد و الگوی زنان بعد از خود است؛ فاطمه سیده زنان عالمین است.
۴. فاطمه(س) همتای علی(ع) در علم و منزلت
چنانکه در روایات فراوان آمده است، حضرت زهرا(س) تنها بانویی بود که در شأن همسری امیرمؤمنان(ع) بود و اگر علی نبود، برای زهرا کفوی نبود. این روایت و روایتهای دیگری که در منابع حدیثی درباره مقام و فضیلت حضرت زهرا(س) آمده است، همه نشانگر این است که این بانو فضایل و مقام معنوی و علمی بسیار بالایی داشت. از نظر علمی در حدّی بود که سایر ائمه(ع) در آن درجه قرار داشتند. اگر آن بانو همکفوی غیر از علی نداشت، این حقیقت بیانگر عظمت علمی حضرت زهرا(س) است. از امام صادق(ع) نقل شده که سؤال فرمود: آیا میدانید تفسیر کلمه «فاطمه» چیست؟ راوی گوید: خیر مولایم؛ مرا به تفسیر آن آگاه فرمایید؛ فرمود: یعنی که شرّ و بدی در و جود او راهی ندارد و اگر برای همسری این بزرگوار علی نبود، تا قیامت کسی همشأن ایشان نمیشد. مقام علمی و معنوی آنحضرت نیز چونان علی(ع) بعد از پیامبر(ع) سرآمد تمام بشریت است.
۵. علم او علم لدنی
اگرچه روزگار او پس از رسولالله(ص) چنان تیره شد که مجال تجلی علمش نبود، با توجه به آنچه از معرفت و معارف الهی به دست رسیده، از جمله چند خطبه و گوشههایی از علوم آن حضرت، جایگاه علمیش معلوم است. چنانکه در اینباره فرزندش فرمود، «الله لقد فطمها الله تبارک وتعالی بالعلم وعن الطمث بالمیثاق»؛ خداوند آن بانو را از علم مملو ساخت و از ناپاکیهای زنان در عالم در منع و مبرّا کرد.
«بهخدا سوگند! خداوند متعال آنحضرت را بهقدری در علم و سعت و ظرفیت داد و از علم بشری بینیاز نمود که هرگز نیازی به آموختن از دیگران نداشته باشد؛ زیرا پدرش(ص) اولین معلم اسلام است و آخرین پیامبر است که خداوند او را با دین کامل و کتاب آسمانیش به سوی بشریت فرستاد.»
همچنانکه علی(ع) میفرمود: «بپرسید از من از هر چیزی که نمیدانید و از هر چیزی که می خواهید؛ زیراکه در این سینة من علومی انباشته شده که از پیامبر(ص) فرا گرفتهام و همواره دنبال مردمی هستم که لیاقت داشته باشند، تا آن را به آنها بیاموزم. فاطمه نیز از این مقام رفیع علمی برخوردار بود؛ چون همشأن با علی در تمام فضایل معنوی و علمی بود. اگر ما در خطبه آنحضرت که درباره دفاع از و لایت که در مسجد ایراد فرمود، خوب تأمل کنیم، خطبهاش را همسنگ خطبههای امیرمؤمنان(ع) خواهیم یافت.
علامه مجلسی(ره) درباره تفسیر حدیث امام باقر(ع) که فرمود: «...فطمها الله بالعلم...» گفته است:
یعنی بهسیب کثرت علم از جهل بریده شد و بهقدری علم دارد که جهالت هرگز در آن راه ندارد و از آغاز آفرینش برخوردار از علوم ربانی شده؛ بنابراین با توجه به اینکه آنحضرت، تنها دختر پیامبر اکرم(ص) بوده است که فرزندانش امامان معصومی چون حسن و حسین(ع) هستند که هریک معدن و مخرن علوم الهی بودند، در حضور آن بانو تعلیم و تربیت دیده بودند.