یک وقف متفاوت
سنت حسنه وقف از مصداقهای بارز احسان و خیرخواهی است، سنتی حسنه با انگیزههای متفاوت. داستانی که معمولا با حس نیاز آغاز میشود و با خیّری ماندگار به پایان میرسد. داستان پایگاه امدادی محور سبزوار- بردسکن نیز با همین حس نیاز آغاز شد؛ نیاز به ایجاد پایگاهی امدادی در جادهای که استعداد بسیاری در حادثهخیزی دارد. رویارویی با حادثه، نقطه آغاز نیت یک واقف برای وقف بخشی از اموالش و کانکس ۶ متری با کمک این خیّر به پایگاه امدادی ۴۸۰ متری بدل گردید.
این گزاره یک سطری روایت کوتاهی است از این اقدام نوعدوستانه.
اما آنچه در ادامه میآید هفت برداشت از این سنت حسنه و این وقف متفاوت است.
یک: «حمام خون و مرگ به راه افتاد!»، «وحشتناکترین تصادف عید در جاده سبزوار»، «محور مرگ مسدود شد» اینها تیترهایی هستند که فروردین ماه امسال منتشر شد، تیترهایی که مربوط به یکی از پرمخاطرهترین محورهای شرق کشور است، «سبزوار- بردسکن». جادهای که پروندهاش از واپسین نفسهای میهمانانش پُر است. جادهای که استعداد بسیاری در حادثهخیزی دارد و نقطه به نقطه آن مستعد سانحه است. حالا فکرش را بکنید در زمان باران، کولاک و ایام تعطیل که کاهش دید را برای راننده به همراه دارد و میزان تردد مسافر هم چندین برابر است، چه سرانجامی در انتظار مسافران خواهد بود. دوطرفه بودن جاده هم باعث شده کوچکترین کمدقتی، حادثه ناگواری را پدید آورد. تردد بالای مسافران از این گذرگاه دوطرفه در سالهای اخیر دلیل دیگر افزایش خسارت جادهای در این شهر شده و آن را به گذرگاه مرگ بدل کرده است.
دو: قصه محور مرگ به قصه سه کانکس ۶ متری گره خورده است؛ در مورد پایگاه امداد و نجات شهید ابراهیمنژاد حرف میزنیم؛ پایگاهی که ١۵سال است نجاتگران آن با مُزد متوسط۴٨٠ هزار تومانی پنجه به پنجه حادثه انداختهاند. لابد میپرسید برای چه؟ پاسخ ساده و روشن است. کار داوطلبی در جهت برقراری دوستی و تفاهم متقابل و صلح پایدار میان ملتها و همچنین حمایت از زندگی و سلامت انسانها بدون در نظر گرفتن هیچگونه تبعیض میان آنها. ارزشهایی که میتوانید در اصول و اهداف جمعیت هلالاحمر بیابید. یک «امداد» دارد و یک «نجات»؛ این مهمترین داشته پانزده ساله پایگاه ۶ متری شهید ابراهیمنژاد است. یک «امداد» دارد و یک «نجات»؛ با آرمانی برای توسعه آگاهیهای همگانی، ارایه خدمات امدادی به آسیبدیدگان و کمک به آنها برای بازگشت به زندگی عادی.
سه: قصه کانکس ۶ متری هم به یک خیّر گره خورده است، به یک داوطلب. در مورد «عادل توانا» حرف میزنیم، ٣۴سال دارد و کارمند وزارت نفت است. مردی از اغنیای شهر که لباس داوطلبی میپوشد و کاسبی میکند. لابد میپرسید چه کسبی؟ خودش در این باره میگوید: «کسبش کار خیر است.» چطور؟ «لبخند هدیه میدهم و مهر سود میبرم.» او در توصیف فعالیتها خیرخواهانه میگوید: «سادهتر بگویم، به تعبیری زیبا باید شلخته درو کرد تا چیزی هم گیر خوشهچینها بیاید.» بگذارید راوی این سطر از این نوشتار، همین واقف جوان سبزواری باشد: «در مفهومی به نام داوطلبی «من» معنا ندارد، ما داوطلبان به فکر یک سقف برای امداد بودیم، برای نجات. نمیتوانستیم مرگ آدمها را ببینیم و ساده بگذریم، نمیتوانستیم خدمت بیمزد و منت نجاتگران را ببینیم و ساده رد شویم. سخت بود ببینیم زائر یا رهگذری که میهمان خراسان است، دچار سانحهای تلخ شود.» این خیّر سبزواری با مکث و لبخند مهربانه ادامه میدهد: «سال به سال میزان تردد مسافران در جاده بالاتر میرفت و ضرورت شکلگیری پایگاهها ملموستر میشد. در تکاپوی حل این موضوع مجموعه جمعیت هلالاحمر هم با ما همراه و در نهایت قرار شد پایگاه امداد و نجات تأسیس شود.» این خیّر سبزواری که دانشآموخته جمعیت هلالاحمر و با اصول این جمعیت آشناست، در توصیف نجاتگران پایگاه شهید ابراهیمنژاد میگوید: «واقف اصلی، نجاتگران هستند که داوطلبانه با حداقل امکانات موجود خدمت میکنند، خدمتی کامل و والا.»
چهار: جاده ترانزیتی که «کانکسهای ۶ متری» در آن قرار دارد، محل گذر تریلیهایی است که آغازگر بسیاری از تصادفهای دلخراش هستند. این کانکسها از پایگاه بردسکن ٧۵ کیلومتر و با پایگاه سبزوار ٢۵ کیلومتر فاصله دارد؛ یعنی ١٠٠ کیلومتر فقدان در پایگاه. اصلا به همین منظور هم این سه کانکس ۶ متری با کمک خیّری به پایگاه امدادی ۴٨٠ متری بدل شد. بنا به گفته آقای توانا، پایگاه امداد و نجات در دهه فجر امسال به بهرهبرداری میرسد. پایگاهی که از روز گذشته غیررسمی آغاز به کار کرده است. هزینه یک میلیارد و سیصد میلیون تومانی ساخت این پایگاه را عادل توانا از خیّران استان خراسان رضوی تأمین کرده و قرار است نام پایگاه شهدای ابراهیمآباد به پیشنهاد و درخواست واقف به شهدای سربداران تغییر کند. در کارنامه این خیّر تأمین هزینه جهیزیه و خانه برای نوعروسان نیز دیده میشود.
پنج: اهمیت و ضرورت پایگاههای امداد و نجات جادهای ایران به میزانی است که از آنها میتوان بهعنوان یکی از ارکان اصلی مدیریت حوادث و سوانح رانندگی در ایران نام برد؛ پایگاههایی که در تمام طول سال خدمات تخصصی را به مردم ارایه کردهاند. آمارها خود گویای این خدمت هستند؛ بهطور مثال تنها در سال۹۷ تیمهای عملیاتی جمعیت هلالاحمر ۴۳۱ هزار و ۴۱۹ عملیات امدادی در سطح کشور انجام دادند که نشانگر رشدی ۱۳درصدی نسبت به سال پیش است. البته پایگاههای امداد و نجات تنها بخشی از اقدامات جمعیت هلالاحمر در پیشگیری و ارائه خدمات در حوادث جادهای هستند؛ سازمانی مردم نهاد که جایگاه ویژهای را در بین جمعیتهای صلیبسرخ و هلالاحمر در سطح جهانی دارد و به عنوان یکی از ١٠ جمعیت قدرتمند جهان در پاسخگویی به سوانح و حوادث شناخته شده است.
شش: جمعیت هلالاحمر ایران در طول بیش از یکصدسال فعالیت خود همواره معین دولت بوده است. این سازمان غیردولتی که به صورت داوطلبانه و مردم نهاد اداره میشود، در طول این چندسال بخشی از فعالیتهای حاکمیتی (امداد و نجات) دولت در ایران را عهدهدار بوده است. از زمانی که جمعیت هلالاحمر ایران وظیفه امداد و نجات بین شهری را به عهده گرفت، پایگاههای متعددی را راهاندازی کرد و فعالیتهای زیادی انجام شده است. آمارها در این زمینه بیانگر این هستند که در این سالها نزدیک به ۵٠٠ پایگاه امداد و نجات بین شهری در سراسر ایران ایجاد شده است. این تعداد رقم قابل توجهی است، اما با رشد روزافزون جمعیت و توسعه شبکه راهها در سراسر کشور بهطور طبیعی در سالهای آینده به پایگاههای خیلی بیشتری نیاز است و این میزان جمعیت میتواند سوانح جادهای بیشتری را هم به دنبال داشته باشد، برای همین به سنجش دقیقتری برای ایجاد پایگاههای امداد و نجات جادهای نیاز است. اقدامی که به همت جمعیت هلالاحمر ایران صورت گرفت، همچنین در دو سال گذشته آمایش سرزمینی انجام و براساس آن نیاز ایران به پایگاههای امداد و نجات مشخص شد. این برآورد نشان میدهد در ۱۰سال آینده به ۱۲۰۰ پایگاه امداد و نجات در سراسر ایران نیاز است، مسألهای که علاوه بر بودجه برای تأمین زیرساختها نیازمند یاریرسانی نیروهای داوطلب و واقفان است.
هفتم: اگر چه اهمیت افزایش پایگاههای امداد و نجات براساس تجزیهوتحلیلهای آماری و میزان حادثهپذیری منطقه از مهمترین شاخصهایی است که باید به آن توجه کرد و جمعیت هلالاحمر در چندسال اخیر در زمینه ایجاد پایگاه فعالیت بسیار موثری داشته، اما کمبود منابع مالی معضل اصلی کشور است که در بخش امداد با آن مواجه هستیم. این معضل در تمامی حوزههای امدادی مشهود و نمایان است. اگر بتوانیم مشکل اعتبارات مالی را حل کنیم، میتوانیم مشکلات و موانع بسیاری را در حوزه امداد از بین ببریم. اما راهکار چیست؟ «وقف» یکی از راهکارها و مصداقهای این موضوع است؛ راهکاری که کانکس ۶ متری را به پایگاه ۴٨٠ متری بدل میکند. بگذارید پایانبندی این گزارش حرفهای عادل توانا خیّر سبزواری باشد: «نجاتگران سالهاست آستینهایشان را بالا زدهاند، حالا نوبت ما است آستینها را بالابزنیم، دستمان را بلند کنیم و در یک کلام یاریرسان یاریگران باشیم.»
4006003/5/2020 1:26:56 PMhttp://Media.nvhelal.ir/Image/2020/03/202003103598536318_Orig.jpghttp://Media.nvhelal.ir/Image/2020/03/202003103598536318_Thum.jpg
![]() |