پرواز راس ساعت 19:40 عصر شنبه بیست و هشتم خردادماه با سفر حجت الاسلام و المسلمین معزی و هیئت همراه از مهر آباد آغاز می‌شد و من نیم ساعت قبل پرواز و بعد از انجام امور اداری به سالن انتظار رسیدم.
تعدادی از دوستان به همراه نماینده ولی فقیه در هلال احمر حضور داشتند و منتظر اعلام سوار شدن به هواپیما، در آخرین نقطه مامورین با چک کردن کارت پرواز مسافرین را به داخل کابین هدایت کردند و در حین پرواز، خلبان با استناد به روایت صحیح نکته اخلاقی را بیان کرد و بسیار قابل بهره بردای بود.
مدتی گذشت، یکی از همراهان ردیف جلو در خواست کاغذ به تعبیر خودش پاکیزه نمود. متاسفانه همراهم نبود ولی علت را که جویا شدم فهمیدم حجت الاسلام و المسلمین معزی برای تشکر و تقدیر از خلبان می خواهند مرقومه ای را بنویسند.
ای کاش متن نوشته را می دیدم ولی از اقدام ایشان درس اول را گرفتم. قطعا لسان تشکر و تشویق از خلبان و کادر پرواز از طرف یک روحانی حس خوبی را به آنها منتقل خواهد کرد، آن هم مکتوب و در کاغذ پاکیزه. شاید خلبان خوش ذوقی سال‌های بعد این نوشته را به عنوان یک خاطره خوب از یک روحانی جا افتاده در میان همکاران و خانواده بیان کند.
در هواپیما اثری از پذیرایی نبود، همه هم گرسنه بودند ولی همین که بدون تاخیر حرکت کرد کلاه مان را انداختیم هوا!
بعد از ساعتی در فرودگاه شهید هاشمی نژاد مشهد مقدس فرود آمدیم و دوستان به استقبال آمدند.
خیلی سریع بعد از مصاحبه کوتاه نماینده ولی فقیه در هلال احمر و تشریفات معمول با چند ماشین به سمت محل اقامت حرکت کردیم.
تا لهجه مشهدی راننده ها به گوش می خورد، حضور کنار ضریح علی بن موسی الرضا (ع) احساس می شود که لیاقت و توفیق زیارت را برای ما فراهم کرده است و از این بابت خداوند را شاکر هستیم.
واقعا گویش زیبا و قشنگی است، یک ملاحت همراه با آرامش خاصی بر آن حاکم است.
بعد از طی تشریفات اداری و پر کردن فرم های محل اقامت، وارد اتاق ها شدیم که به حرم مطهر مشرف بود و با اشتیاق و ذوق، پرده اتاق را کنار زدیم تا گنبد طلای آقا را فعلا ببینیم تا بعد از غسل زیارت به آستان بوسی برویم و همه را یاد کنیم.
از والدین مرحوم تا آنهایی که التماس دعا داشتند و باید یاد می کردیم.
وقتی مشرف شدم، همه را یک جا همان شب اول از آقا خواستیم. یقین داشتم امام رئوف به خواسته های قبلی عنایت داشتند.
برای خواسته های جدید یک جای اختصاصی کنار ضریح پیدا کردم و حسابی طرح رفاقت با آقا را شروع کردم تا کار را یکسره کنیم و با این امید، منتظر طلوع صبح شدیم.
اذان صبح ساعت 3:30 بود و این عالی ترین زمان برای حرم رفتن و ...
ادامه دارد
سید محمدطه نعیمائی موسوی
مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در موسسه علمی - کاربردی هلال احمر