به همین دلیل این نوشتار بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی به این سؤال پاسخ دهد که مؤلفههای حفظ کرامت زن در سبک زندگی اسلامی چیست. این پژوهش نشان میدهد دو نوع کرامت وجود دارد:
1. کرامت ذاتی که همة انسانها از آن برخوردارند
2. کرامت اکتسابی که با تقوا به دست میآید.
همچنین مؤلفههای حفظ کرامت زن شامل:
1. مؤلفههای حفظ کرامت توسط خود اوست که با نیکو شوهرداری، نیکو مادریکردن و ایفای نقش فرزندی (دختربودن) به نحو شایسته و حفظ کرامت خود در اجتماع بهدست میآید
2. مؤلفههای حفظ کرامت زن توسط دیگران که با متعهد بودن دیگران از قبیل همسر، والدین، افراد جامعه و فرزندان در انجام وظایف خود در قبال زن به دست میآید.
مقدمه
در روزگاری که ملل مختلف دنیا برای زن ارزشی قائل نبودند و او را پست میدانستند، اسلام با طلوع خود، به زن ارزش و اعتبار بخشید.
خداوند در قرآن میفرماید: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ؛ همانا گرامیترین شما نزد خدا، باتقواترین شماست» (حجرات: 13). در این آیه خداوند معیار برتری انسان ها را، زن و مرد بودن یا سیاه و سفید بودن یا... نمیداند، بلکه معیار برتری را تقوا میداند. همچنین اسلام هر دو جنس زن و مرد را شایستة رسیدن به مقامات عالیه میداند و در این میان تفاوتی بین زن و مرد قائل نیست. خداوند میفرماید: «وَ مَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا یُظْلَمُونَ نَقیراً؛ کسى که چیزى از اعمال صالح انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، اگر ایمان داشته باشد، داخل بهشت مىشود و کمترین ستمى به او نخواهد شد» (نساء: 124).
کرامت به معنای بزرگواری و دوری از پستی و فرومایگی است و منظور از حفظ کرامت زن، حفظ ارزش و منزلت اوست. از آنجایی که مکاتب مختلف، اسلام را متهم به بیتوجهی به زن میکنند و معتقدند در اسلام به زن به عنوان موجودی پست نگریسته شده است، در صدد هستیم با واکاوی مؤلفههای حفظ کرامت زنان در اسلام، نشان دهیم در اسلام زن و مرد ارزش یکسانی دارند و هر دو شایستة کرامت هستند و تنها عامل برتری آنها تقواست.
دربارة حفظ کرامت زنان، پژوهشهایی انجام شده؛ مثل مقاله «حرمت و کرامت زن در خانواده از نگاه امام رضا(ع)» از علی جلائیان اکبرنیا و محمدرضا محمدی که از نظر آنها، تشکیل خانواده، داشتن حق مهریه، تأمین مخارج اقتصادی زن توسط مرد، لزوم توجه شوهر به حفظ آراستگی و ایجاد رابطه عاطفی مؤثر با همسر و تأمین نیازهای جنسی او از مؤلفههای حفظ کرامت زن در خانواده است. و نیز مقاله «سبک زندگی اسلامی و مؤلفههای کرامت زنان» از الهام صالحی که در آن، لزوم مشورت با زنان، لزوم نیکوهمسرداری و خوبمادریکردن و حفظ عفت توسط زن، برخورداری زن از مقام هدایت الهی و وظیفة تولید نسل از مؤلفههای حفظ کرامت زنان بر شمرده شده است.
این نوشتار در صدد است با روش توصیفی-تحلیلی، به این سؤال پاسخ دهد که مؤلفههای حفظ کرامت زنان در سبک زندگی اسلامی چیست.
مؤلفههای حفظ کرامت زن در سبک زندگی اسلامی
در اسلام، از یک منظر مؤلفههای حفظ کرامت زن شامل این دو مورد است:
1. مؤلفههایی که خود زن با رعایت آنها به حفظ کرامت خود کمک میکند
2. مؤلفههایی که دیگران با موظفبودن به رعایت آنها، به حفظ کرامت زن کمک میکنند؛ یعنی شامل وظایف دیگران در قبال زن است که با انجام آن وظایف، کرامت زنان حفظ میشود.
1.مؤلفههای حفظ کرامت زن (توسط خود او)
الف: حفظ کرامت زن در مقام همسری
ب:حفظ کرامت در اجتماع با رعایت عفت
پ: حفظ کرامت زن در مقام مادر
ت: حفظ کرامت در مقام دختر بودن
2. مؤلفههای حفظ کرامت زن (توسط دیگران)
الف. مولفههای حفظ کرامت زن توسط شوهر
- حفظ آراستگی
- محبت به زن
- تأمین نفقه
ب) حفظ کرامت زن در مقام مادر
مسئلة تکریم مادر به قدری درخور توجه قرار گرفته است که رسول خدا در پاسخ به فردی که گفت به چه کسی نیکی کنم سه بار فرمود به مادرت و بعد از سه بار فرمود به پدرت: «جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِیِّ ص فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ أَبَرُّ قَالَ أُمَّکَ قَالَ ثُمَّ مَنْ قَالَ (ع) أُمَّکَ قَالَ ثُمَّ مَنْ قَالَ أَبَاکَ»؛ مردی نزد پیامبر آمد و گفت: ای رسول خدا، به چه کسی نیکی کنم؟ فرمود: به مادرت. مرد گفت بعد از آن به چه کسی؟ باز هم حضرت فرمود مادرت و باز همین را پرسید و پیامبر فرمود به مادرت و بعد از سه بار گفت پدرت» (کوفی اهوازی، 1402، نص: 40).
مادر با مراقبت از فرزندان و یاری آنها از کودکی تا بزرگسالی و گاهی تا لحظة مرگ خود، حق بزرگی بر گردن فرزندان دارد و لازم است فرزندان حقوق او را پاس دارند. فرزندان وظیفه دارند به مادر نیکی و احسان کنند؛ چنانکه خداوند از زبان حضرت عیسی(ع) میفرماید: (وَ بَرًّا بِوالِدَتِی)؛ و خدا مرا در قبال مادرم مهربان قرار داده است (مریم،32).
از مصادیق احسان به مادر، رعایت ادب و احترام مادر است تا جایی که خدا میفرماید: (فلا تقل لهما افٍ)؛ به آنها کوچکترین اهانتی نکن» (اسراء: 23). مصداق دیگر، نگاه محبتآمیز به اوست: «النَّظَرُ إِلَى الْوَالِدَیْنِ بِرَأْفَةٍ وَ رَحْمَةٍ عِبَادَةٌ وَ النَّظَرُ إِلَى الْأَخِ بِوُدِّهِ [یَوَدُّهُ] فِی اللَّهِ عِبَادَةٌ»؛ نظر رأفت و رحمت به پدر و مادر عبادت است» (ابن فهد حلى، 1407: 189). احسان به والدین، محدود به زندهبودن آنها نیست؛ بلکه باید بعد از عمرشان نیز با فرستادن خیرات و یادکردنشان، به آنها نیکی کرد. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «مَنْ زَارَ قَبْرَ وَالِدَیْهِ أَوْ أَحَدِهِمَا فِی کُلِّ جُمُعَةٍ فَقَرَأَ عِنْدَهُمَا یس غَفَرَ اللَّهُ لَهُ بِعَدَدِ کُلِّ حَرْفٍ مِنْهَا»؛ هر کس قبر والدین خود یا یکی از آنها را در هر جمعه زیارت کند و نزد آن دو، سورة یاسین را بخواند، خداوند گناهان او را به تعداد حروف آن میبخشد» (مجلسی، 1403، 89: 293)؛ بنابراین، فرزندان با خدمت به مادر چه در زمان حیات و چه بعد از آن، موجب خشنودی او میشوند و بر کرامت او میافزایند
پ. حفظ کرامت دختر
در دورانی که اعراب جاهلی، دختران خود را زندهبهگور میکردند، اسلام برای آنان ارزش والایی قائل بود؛ بهگونهای که امام علی(ع) میفرماید: «کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِذَا بُشِّرَ بِجَارِیَةٍ قَالَ رَیْحَانَةٌ وَ رِزْقُهَا عَلَى اللَّهِ»؛ رسول خدا (ص) زمانی که به دختر بشارت داده میشدند میفرموند دختر گلی خوشبوست و رزق آن بر عهدة خداست» (ابن اشعث، بىتا: 189).
اسلام با طلوع خود، به شخصیت دختران ارزش بخشید. در تعالیم اسلام وظایف متعددی برای حفظ کرامت دختران بر عهده والدین نهاده شده است. والدین وظیفه دارند به مسائل عاطفی دختران توجه کافی داشته باشند. بهکارگیری تعبیر «یا بنتی» توسط پیغمبر در خطاب به حضرت زهرا(س) در هنگام سخنگفتن با ایشان: «یا بنتی اما المعلقة بشعرها فانها کانت» (عروسی حویزی، 1415، 3: 121)، حامل پیام مهربانی و احترام آن حضرت به حضرت فاطمه(س) است. همچنین تأکید ایشان بر لزوم اعطای هدیه به دختران قبل از پسران: «مَنْ دَخَلَ السُّوقَ فَاشْتَرَى تُحْفَةً فَحَمَلَهَا إِلَى عِیَالِهِ کَانَ کَحَامِلِ صَدَقَةٍ إِلَى قَوْمٍ مَحَاوِیجَ وَ لْیَبْدَأْ بِالْإِنَاثِ قَبْلَ الذُّکُورِ»؛ هر کس وارد بازار شود و تحفهاى (هدیهاى) بخرد و آن را براى افراد تحت کفالتش ببرد، او بهسان کسى است که صدقهاى براى مردمى نیازمند ببرد و باید به دختران پیش از پسران هدیه دهد» (امالی صدوق، 1376، نص، 577) نشانگر توجه ایشان به بُعد عاطفی دختران و لزوم پرورش آن است.
از دیگر نمونههای تکریم دختران در اسلام، شرط اجازة پدر در امر ازدواج دختران است. «به دلیل این ویژگیِ دختران که تشنة محبتاند و تا زمانی که ازدواج نکردهاند زمزمة محبت مردان را باور میکنند و مردان از این حسِّ خوشباوری دختران استفاده میکنند» (مطهری، 1377، 19: 92 تا 94)، اسلام ازدواج آنها را منوط به اجازة پدر کرده است تا پدران که تجربة بیشتری دارند و جنس مردان را بهتر میشناسند، دختران را در امر ازدواج یاری کنند. غیرتورزی بر دختران، از دیگر وظایف پدران است. پیامبر(ص) میفرماید: «کَانَ أَبِی إِبْرَاهِیمُ غَیُوراً وَ أَنَا أَغْیَرُ مِنْه»؛ پدرم ابراهیم خلیل بسیار غیرتمند بود و من از وى غیرتمندترم» (ابن بابویه، 1413، 3: 444).
بنا بر آنچه گفته شد، والدین با پرورش عاطفی فرزندان، تربیت دینی آنها، مشاوره به فرزندان، یاریکردن آنها در امر ازدواج و... نقش مهمی در حفظ کرامت دختران دارند و کوتاهی آنها در حق فرزندان، عامل گرایش آنان به گناهان و دورشدن ایشان از کرامت و شرافت است.
ت. حفظ کرامت زن در اجتماع
مهمترین نیاز زنان هنگام حضور در جامعه، امنیت و آزادی است. اسلام برای تأمین این خواستة زنان، ضمن آنکه زنان را مقید به رعایت حفظ عفاف کرده است، با دستورات خود مردان را نیز ملزم به حفظ عفت و پاکدامنی کرده است و در موارد متعدد، آنان را از نگاه آلوده به زنان بر حذر داشته است. امام علی(ع) در نکوهش مردان چشمچران میفرماید: «لعن اللَّه النّاظر»؛ خداوند لعنت کند چشمچران را » (قضاعی، 1361، متن، 55) و پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «النّظر سهم مسموم من سهام ابلیس»؛ نگاه حرام تیری زهرآلود از تیرهای ابلیس است»( همان،123). کنترل نگاه ضمن تأمین نیاز زنان به امنیت، عامل عفاف آنان است؛ زیرا گاهی مردان با نگاههای آلودة خود، موجب انحراف زنان میشوند؛ در حالی که اگر نگاه خود را کنترل میکردند، زنان دچار لغزش نمیشدند و از حفظ عفاف و کرامت خود دور نمیشدند؛ بنابراین مردان باید با توجه به عقاب نگاهکردن و آثار مخرب آن، از لغزش خود و دیگران جلوگیری کنند.
ث. تکریم زنان بیسرپرست
زنان بیسرپرست قشری از جامعهاند که با مشکلات فراوان مواجه هستند و در تعابیر دینی تأکیدات فراوانی بر حمایت از آنها وجود دارد. از آنجایی که تأمین اقتصادی خانواده بر عهدة مردان است، مسلم است نبود مرد اگر با آیندهنگریهای مالی همراه نباشد، زنان را با چالشهایی مواجه میکند. اسلام افراد جامعه را در برابر این مسئله مسئول دانسته است. امام علی(ع) دربارة لزوم رسیدگی به زنان بیسرپرست میفرماید: «ارْحَمُوا الْأَرْمَلَةَ وَ الْیَتِیمَ»؛ به زنان بیسرپرست و یتیم رحم کنید» (ابن شعبه حرانی، 1404/1363، متن، 152).
بیتوجهی مردم به این مسئله از گناهانی است که جزای آن در همین دنیا دامن انسانها را میگیرد. امام علی(ع) میفرماید: «الذُّنُوبُ الَّتِی تَحْبِسُ غَیْثَ السَّمَاءِ... ظُلْمُ الْیَتِیمِ وَ الْأَرْمَلَةِ؛ از گناهانی که مانع نزول باران میشود، ظلم به یتیم و بیوهزنان است (ابن بابویه،1403: متن، 271).
رسیدگی به مشکلات مالی آنها در رأس خدمت به آنها قرار دارد. امام سجاد(ع) میفرماید: «أَ تَرْجُو أَنْ یُعْطِیَکَ اللَّهُ أَجْرَ الْمُتَوَاضِعِینَ وَ أَنْتَ عِنْدَهُ مِنَ الْمُتَکَبِّرِینَ وَ تَطْمَعُ وَ أَنْتَ مُتَمَرِّغٌ فِی النَّعِیمِ [أَنْ تَمْنَعَهُ] تَمْنَعُهُ الضَّعِیفَ وَ الْأَرْمَلَة؛ آیا امیدوارى که خدا پاداش فروتنان (که به دنیا و کالاى آن دل نبسته و به دستور او رفتار می کنند) را به تو بدهد و حال آنکه تو نزد او از گردنکشانی (که دل به دنیا بسته و خلاف دستور او را انجام مىدهند) و آیا آزمندى که پاداش صدقهدهندگان (که از بینوایان دستگیری میکنند، بدون بزرگى و خودنمایى) را براى تو واجب و لازم گرداند؛ در حالیکه تو در عیش و خوشگذرانى غلتیدهای و ناتوان و بیچاره و بیوهزن و درویش را از آن بهره نمىدهى» (نهج البلاغه، نامة20).
غم و اندوه ناشی از فقدان همسر از دیگر مسائل زنان بیسرپرست است و بر زنان دیگر لازم است با دلداری و تسلای آنها، در کاهش مشکلات روحیشان بکوشند. ابراهیم(ع) از خدایش پرسید: «فَمَا جَزَاءُ مَنْ سَدَّدَ الْأَرْمَلَةَ ابْتِغَاءَ وَجْهِکَ قَالَ أُقِیمُهُ فِی ظِلِّی وَ أُدْخِلُهُ جَنَّتِی؛ پاداش کسى که بیوه زنان و درماندگان را براى رضاى تو تسلیت و دلدارى کند چیست؟ خطاب شد: او را در سایة خود جاى مىدهم و او را داخل بهشت مىکنم» (شهید ثانی، بیتا: 117) امام علی(ع) الگوی عملی کمک به زنان بیسرپرست است؛ چنانکه روایت کردهاند: «نَظَرَ عَلِیٌّ إِلَى امْرَأَةٍ عَلَى کَتِفِهَا قِرْبَةُ مَاءٍ فَأَخَذَ مِنْهَا الْقِرْبَةَ فَحَمَلَهَا إِلَى مَوْضِعِهَا و...؛ امام على(ع) زنى را دید که مشک آبی بر دوش خود مىبرد. آن مشک را از وى گرفت و آن را برد و..» (ابن شهرآشوب، 1379، 2: 116). در صورت بیتوجهی به زنان بیسرپرست ممکن است به دلیل شرایط سخت زندگی به اعمال ناشایست گرایش یابند و از مقام والای انسانیت دور شوند و این به دلیل آن است که جامعه، خود را در برابر آنها مسئول نمیداند؛ در حالی که رسیدگی به حال زنان بیسرپرست وظیفة آنهاست؛ بنابراین دیگران باید با یاری آنان در حفظ کرامت انسانیشان بکوشند.
نتیجهگیری
در سبک زندگی اسلامی، دو نوع کرامت داریم:
1 . کرامت ذاتی که همة انسانها در آن مشترکاند؛
2. کرامت اکتسابی که با انجام فضایل و پرهیز از زشتیها بهدست میآید.
مؤلفههای حفظ کرامت زنان در سبک زندگی اسلامی دو نوع است: 1. مؤلفههای حفظ کرامت زن توسط خود او که با حفظ عفت و پاکدامنی و ملزمبودن به حجاب و عدم نگاه به نامحرم و سخنگفتن شایسته و... و بهطور کلی، با رفتار درست در اجتماع محقق میشود. همچنین نیکوهمسرداری و توجه به حقوق او و ایفای نقش مادری به نحوی شایسته و توجه به تربیت فرزندان و ایفای نقش فرزند (دختربودن) به شکلی مؤثر و احسان به والدین از دیگر موارد حفظ کرامت زن توسط خود زنان اوست. 2. مؤلفههای حفظ کرامت زن توسط دیگران که شامل این موارد است:
1. حفظ کرامت زن توسط همسر با حفظ آراستگی و محبت به زن و تأمین نیازهای اقتصادی او محقق میشود
2. حفظ کرامت زن توسط مردان جامعه که با عدم نگاه آلودة مردان محقق میشود
3. حفظ کرامت زن توسط فرزندان که با رعایت ادب و احترام و احسان و... محقق میشود
4. حفظ کرامت دختران که با ایفای نقش صحیح والدین محقق میشود
5. حفظ کرامت زنان بیسرپرست که با توجهکردن افراد جامعه به آنها، محقق میشود.
مریم شیخ قمی
* قرآن کریم.
* نهج البلاغه.
- ابن ابی جمهور، محمد بن زین الدین (1405) عوالی اللئالی العزیزیه فی الاحادیث الدینیه، به تحقیق و تصحیح: مجتبی عراقی، جلد1، قم: دار السید الشهداء للنشر.
- ابن اشعث، محمد بن محمد (بیتا) الجعفریات (الاشعثیات)، قم: مکتبه النینوی الحدیثه.
- ابن بابویه، محمد بن علی (1376) الامالی للصدوق، تهران: کتابچی.
- ابن بابویه، محمد بن علی(1403) معانی الاخبار، ترجمة: علیاکبر غفاری، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
- ابن شعبه حرانى، حسن بن على (1404 / 1363) تحف العقول، قم: جامعه مدرسین.
- ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على(1379) مناقب آل أبی طالب (لابن شهرآشوب)،قم: علامه.
- ابن فهد حلى، احمد بن محمد(1407) عدة الداعی و نجاح الساعی، بیجا: دارالکتب الاسلامی.
- ابنمنظور، محمد بن مکرم (1404) لسان العرب، جلال الدین میردامادی، بیروت: دارالفکر للطباعه و النشر و التوزیع.
- امینی، ابراهیم (1387ش) آیین همسرداری، تهران: اسلامی.
- بستان، حسین (1388) اسلام و جامعهشناسی خانواده، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
- بهرامی، غلامرضا(1388) حریم خصوصی، قم: انتظار سبز.
- پناهی، احمد(1390) همسرداری، قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها.
- جعفری، محمدتقی (1390) حقوق جهانی بشر، تحقیق و تطبیق در دو نظام اسلام و غرب، تهران: مؤسسه نشر آثار علامه جعفری.
- رحمتی، حسینعلی (1386)؛ « کرامت زن در اسلام و غرب (مورد پژوهشی تطبیقی امام خمینی و فمینیسم)»، شماره 36.
- رضایی اصفهانی، محمد علی(1387) تفسیر قرآن مهر، جلد14، قم: پژوهشهای تفسیر و علوم قرآنی.
- رفسنجانی، اکبرو دیگران (1386) تفسیر راهنما؛ قم: بوستان کتاب.
- شهید ثانی، زیدالدین محمد بن علی(بیتا) مسکن الفؤاد، قم: بصیرتی.
- عروسى الحویزى، عبد على بن جمعة (1415) تفسیر نور الثقلین، قم: اسماعیلیان.
- فراهیدی، خلیل بن احمد (1409) العین، قم: هجرت.
- فقیهی، علی نقی(1387) تربیت جنسی؛ مبانی، اصول و روشها از منظر قرآن و حدیث، قم: مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، سازمان چاپ و نشر.
- کلینی، محمد بن یعقوب، (1407) الکافی، محمد آخوندی و علی اکبر غفاری، تهران: دارالکتب الاسلامیه.
- کوثرینیا، نفیسه (1392) ارتباط سبک زندگی اسلامی و حیات طیبه در قرآن، شماره 48.
- کوفى اهوازى، حسین بن سعید (1402)؛ الزهد، قم: المطبعه العلمیه.
- مجلسی، محمد باقر بن محمدتقی (1403) بحارالانوار، به تحقیق و تصحیح جمعی از محققان، بیروت: دار احیاء التراث العربی.
- مصطفوی، حسن (1368) التحقیق فی مفردات الفاظ قرآن؛ جلد82، تهران: مرکز الکتاب للترجمه و النشر.
- مطهری، مرتضی (1377) مجموعه آثار، جلد19، تهران-قم: صدرا.
- مظاهری، حسین (1387) اخلاق در اداره، قم: بوستان کتاب.
- مظاهری، حسین (بیتا)؛ خانواده در اسلام، قم: شفق.
- نوری همدانی، حسین (1383)؛ جایگاه بانوان در اسلام، بیجا: مهدی موعود.