آرامش، انساندوستی، مهربانی و ایمان به پروردگار از جمله اهداف بلند قرآن کریم در تبیین هدف تشکیل خانواده است که اعضای آن میتوانند در رسیدن همدیگر به کمال حقیقی انسان، یاری رسان باشند؛ به ویژه اگر این خانواده بر اساس اندیشه توحیدی بنا نهاده شده و بتواند قوانین کلی جهت تطبیق با نیازهای روزانه و نحوه رفتار صحیح در سبک زندگی را رعایت نماید.
مقاله حاضر با عنوان «سبک زندگی خانواده برتر از منظر اسلام» پس از بیان مقدمه به تبیین مفهوم خانواده و سبک زندگی پرداخته و سبک زندگی را در سه حوزه اعتقادی، اخلاقی و رفتاری، مورد بررسی قرار داده و به نمونههایی از خانواده برتر در قرآن کریم پرداخته است؛ در پایان نیز نتیجهگیرى کلی از مباحث ارائه داده است.
مقدمه
خانواده، کانونى مقدس است که در سایه پیوند زناشویى، دو انسان از دو جنس مخالف پایهگذاری شده و بـا پیدایش و تولید فرزندان کاملتر میشود. خانواده به عنوان اولین کانون زندگی در رفتار شخص در جامعه و میزان موفقیت وی تأثیر زیادی دارد؛ شیوه برخورد اعضای خانواده باعث شکلگیری اولیه شخصیت انسان بوده و با مرور زمان این شخصیت در کنار عوامل دیگر تأثیرپذیری خود را از خانواده از دست نمیدهد؛ همچنین اگر در خانوادهای برخورد شایستهای با فرد صورت گیرد، در نحوه پذیرش اعتقاد او نیز تأثیر دارد، هرچند این تأثیرپذیری قطعی نیست و نمونههای تاریخی بیانگر آن است که فرد میتواند برخلاف هر آنچه در خانواده تربیت شده است رفتار نماید،
ولی این موارد استثنایی باعث نمیشود که اعضای خانواده از تربیت صحیح در خانواده دست بردارند؛ به ویژه شیوه زندگی کردن در حوزههای مختلف رفتاری، اخلاقی و حتی اعتقادی را میتوانند به همدیگر یاد داده و یادآوری نمایند، به بیاندیگر سبک زندگی در حوزههای اعتقادی، اخلاقی و رفتاری را تبیین نمایند.
البته تعیین این سبک زندگی اگر به صورت ارائه قوانین باشد، باعث خواهد شد تا اعضای خانواده بتوانند در موارد مشابه تصمیمگیری درستی داشته باشند، به طوریکه بدون ذکر دلیل و بایستههای برتر یک خانواده، تطبیق آن در دین جهانی و جاودانی اسلام (قرآن در قرآن، 1381، 227-349) با موارد مشابه و نیازهای روز با مشکل مواجه خواهد شد؛ به ویژه که اگر بخواهیم سبک زندگی این خانوادهها و شیوه زیستن و نحوه تعامل میان اعضای آنها را مورد بررسی قرار دهیم؛ بیشک در این موارد باید به ذکر دلیل و مبانی کلی سبک زندگی نیز پرداخت؛ بر این اساس، میتوان گفت: بررسی سبک زندگی خانواده برتر و متعالی ضرورت دارد، علی الخصوص که این سبکها از دیدگاه خالق انسان و نگرش وحیانی قرآن مورد توجه قرار گیرد که به جنبههای مختلف دنیوی و اخروی انسان توجه داشته و هیچ جنبهای از جنبههای گوناگون خلقت را فراموش نکرده است. بیشک این نگاه جامع بود و در صورت تدوین صحیح آسیبی را متوجه خود نخواهد ساخت. باید این نکته را نیز اضافه نمود که «خانوادههای برتر و متعالی» را میتوان خانوادهای دانست که روابط بین اعضای آن بر اساس اندیشه توحیدی بنا نهاده شده باشد و در مقابل برخی از خانوادهها یگانگی پروردگار و ملزومات آن را در اعتقاد، اخلاق و یا رفتار خانواده اصل قرار نداده و «خانواده نااهل» گشتهاند.
آنچه در این نوشتار مورد پژوهش قرار میگیرد، پاسخ به این سؤالات است که مراد از خانواده در منطق قرآن چه بوده و خانواده برتر چه تعریفی دارد؟ مراد از سبک زندگی در نگاه زندگی خانوادگی چیست؟ خانواده برتر، در حوزه اعتقادی از منظر قرآنی دارای چه مؤلفههایی است؟ در نهاد اندیشه قرآنی، ارتباط خانوادههای برتر در حوزه رفتار چگونه تبیین شده است؟ لازم به ذکر است که پاسخ به سؤالات فوق و تبیین سبک زندگی خانواده برتر قرآنی و بررسی کامل ویژگیها و ویژگیهای آن در این محدوده قابلشناسایی کامل نیست، لذا به ذکر کلیاتی از هر کدام بسنده میشود و لازم است هر یک از این سبکها بهصورت مجزا مورد بررسی قرار گیرند.
مفاهیم
بررسی معنای لغوی و اصطلاحی واژگان محوری پژوهش جهت یکسانسازی تلقی نویسنده و خواننده از واژگان، ضرورت دارد تا فرایند انتقال پیام کامل شود. بدین منظور به بررسی واژه «خانواده» و اصطلاح «سبک زندگی» خواهیم پرداخت.
خانواده
خانواده، در لغت به معنای خاندان، دودمان، اهل خانه، زن و فرزند و فامیل بهکار رفته است (دهخدا، 1377، 6: 943) و بهاندازهای معروف است که نیاز به تعریف ندارد؛ اما شاید تصور همه از آن یکسان نباشد، حتی برخی توصیف آن را کار مشکلی دانسته و طبق نظر اکثریت مردم چنین تعریف کردهاند: خانواده در نظر بسیاری از مردم بهمنزله یک واحد اجتماعی است که شامل یک زوج متأهل و فرزندانشان است که در خانهای در کنار یکدیگر زندگی میکنند. (دانش خانواده،1387،77).
پس میتوان عناصر اصلی تشکیل خانواده را زن و مردی دانست که مطابق آدابورسوم اجتماعی خویش زندگی را در کنار همدیگر آغاز میکنند و احتمالاً فرزندانی به جمع آنها افزوده میشود. برخلاف نظر عموم مردم که فرزندان را جزء ضروری خانواده میدانند از دیدگاه قرآن خانوادههایی وجود دارد که خداوند هیچ فرزندی به آنها عطا نمیکند؛ «فرمانروایى [مطلقِ] آسمانها و زمین از آنِ خداست هر چه بخواهد مىآفریند به هر کس بخواهد، فرزند دختر و به هر کس بخواهد، فرزند پسر مىدهد؛ یا آنها را پسر [ان] و دختر [انى] توأم با یکدیگر مىگرداند و هر که را بخواهد عقیم مىسازد. اوست داناى توانا» (شوری، آیات 49 و 50).
هدف از تشکیل و تداوم خانواده بهتناسب زن و مردی که آن را تشکیل میدهند، متفاوت است که برخی از اهداف آن را بهطور اجمال میتوان، تحقق جامعه سالم، تداوم نسل، تأمین نیازهای اساسی، تربیت اجتماعی نسل، حراست ایمان، جمال اجتماعی، رشد و بالندگی دانست (دانش خانواده،1387، 96-84)؛ ولی در منطق قرآن هدف از تشکیل خانواده آرامش انسان و دوستی و مهربانی (روم، آیه 21) ایمان به پروردگار و شکر نعمت پروردگار (نحل، آیه 72) معرفیشده است.
قرآن در تعبیری از زن بهعنوان یکی از ارکان اصلی خانواده، تعابیر گوناگونی را بهکار برده است؛ زمانی که از آدم و همسرش سخن به میان میآید، واژه زوج بهکاررفته است (بقره، آیه 35)؛ ولی در مواردی چون همسر عزیز (یوسف، آیه 51)، همسر نوح (تحریم، آیه 10)، همسر لوط (تحریم، آیه 10) و همسر فرعون (قصص، آیه 9) از واژه امرأت استفاده کرده است؛ علت تفاوت تعبیر را میتوان اینگونه تبیین کرد که واژه زوج زمانی به کار میرود که مسئله زوجیت یا جفت بودن مرد برای زن محور و معیار سخن اصلی آیه بوده و حکمت و آیتی را بیان میکند یا در مقام تشریع و تبیین حکمی است؛ اما هر جایی که آیت زوجیت، یعنی آن آرامش، دوستی و مهربانی به سبب خیانت یا ناسازگاری در عقاید از میان رفته باشد، دیگر زوج نیست، بلکه امرأت است. همچنین در مواردی که فلسفه ازدواج با مسئلهای چون عقیم شده یکی از طرفین از میان برود، امرأت بهکار رفته است. نه زوج (اعجاز بیانی قرآن، 1382، 224-246).
در منطق قرآن هر کسی که از پدر و مادر متولد شود، «اهل» آن خانواده به شمار نمیآید؛ همانطوری که درباره فرزند نوح علیه السلام میفرماید: یَا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صَالِحٍ (نوح، آیه 46) و از عموی ابراهیم علیهالسلام در آیاتی (مریم، آیه 42؛ انبیاء، آیه 52) به «اب» تعبیر نموده است (بحارالانوار، 1404 ق، 12: 48؛ الهدی الی دین المصطفی، 1405 ق، 2: 149)؛ پس میتوان گفت: خانواده به کسی گفته میشود که ارتباط دینی یا آیینی با فرد دارد و به هر زنوشوهری در فرهنگ قرآن خانواده گفته نمیشود؛ لذا گاهی از هم کیشان به برادر تعبیر نموده است: (قَالَ ادْخُلُواْ فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِکُم مِّن الْجِنِّ وَالإِنسِ فِی النَّارِ کُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَّعَنَتْ أُخْتَهَا حَتَّی إِذَا ادَّارَکُواْ فِیهَا جَمِیعًا قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لأُولاَهُمْ رَبَّنَا هَؤُلاء أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِّنَ النَّارِ قَالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ وَلَکِن لاَّ تَعْلَمُونَ؛) (تعبیر به «اخت» (خواهر) در اینجا کنایه از ارتباط و پیوند فکرى و روحى در میان گروههاى منحرف است و از آنجا که امت مؤنث لفظى است، تعبیر به «اخت»، است شده نه «اخ» (تفسیر نمونه، 1374، 6: 166))؛ (اعراف، آیه 38(
همچنان که «اخ» علاوه بر اینکه به فرزند پدر و مادر انسان اطلاق میشود (نظیر قَالُواْ أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَأَرْسِلْ فِی الْمَدَآئِنِ حَاشِرِینَ؛ اعراف آیه 111؛ در این آیه منظور از «اخ» حضرت هارون علیهالسلام است (المیزان فی تفسیر القرآن، 1417 ق، 8: 214))؛ به هموطن (و بهاصطلاح امروزی یا همشهری) نیز اطلاق میشود، همانطوری که به عاد (اعراف، آیه 65)، صالح (اعراف، آیه 73)، شعیب (اعراف، آیه 85) و نوح علیهالسلام (شعراء، آیه 106) اطلاق شده است که بهعنوان برادری بهسوی قوم خود مبعوث گشتهاند.
با این حال مراد از خانواده در این نوشتار همان والدین و فرزندان است با این توضیح که هر کدام بهتنهایی موضوعیت دارند؛ یعنی وجود زن و شوهر میتواند بهعنوان مصداق خانواده مطرح باشد (همانگونه که در مورد حضرت آدم علیهالسلام ذکر میشود)؛ همچنین وجود یکی از والدین به همراه فرزند میتواند مصداق خانواده باشد (نظیر حضرت مریم و حضرت عیسی علیهم السلام)؛ همانطوری که وجود فرزندان بهتنهایی نیز میتواند مصداقی از خانواده باشند (همانند حضرت موسی و هارون علیهم السلام).
دقت در تعبیر «خانوادههای قرآنی» بیان میکند که مراد از آن میتواند خانوادههای برتر باشد که در قرآن از آنها ذکری به میان آمده است و همچنین میتواند مراد خانوادههایی باشد که منش و اخلاق قرآنی دارند؛ بیشک مراد از خانوادههای قرآنی در نوشته حاضر مورد اول است.
سبک زندگی
سبک زندگی اصطلاحی که از سوی مقام معظم رهبری دامت برکاته در جمع جوانان استان خراسان شمالی مورد تأکید قرارگرفته و از آن زمان بهعنوان یکی از کلیدواژههای محافل علمی و اجتماعی بیشتر مطرح شد؛ طبق نظر معظم له، سبک زندگی، یعنی رفتار اجتماعی و شیوة زیستن که آشنایی با آن از دو جهت معنوی (برای رسیدن به هدف اصلی انسان، یعنی رستگاری، فلاح و نجاح) و مادی (زندگی راحت و برخوردار از امنیت روانی و اخلاقی)، برای انسان ضرورت دارد؛ علاوه بر اینکه شرط رسیدن به تمدن اسلامیِ نوین است و ایمان لنگرگاه اصلی انتخاب سبک زندگی خواهد شد. مصادیق متعددی نیز از سوی مقام معظم رهبری برای سبک زندگی شمرده شده که تقریباً همه جنبههای زندگی انسان را در برمیگیرد از نحوه رفتار با همسر و فرزندان در خانواده گرفته تا مسئله نوع مسکن، نوع لباس، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات و مسئله خط، زبان، کسبوکار و نوع رفتار با دوست و دشمن که بخشهای اصلی تمدن بوده و متن زندگی انسان است. (سخنرانی معظم له در جمع جوانان استان خراسان شمالی در مورخه 23/07/1391 به نقل از سایت www.leader.ir)
نگاه کلی به آیات نشان میدهد خانوادههای زیادی در قرآن مورد اشاره قرار گرفتهاند، ولی آنچه اهمیت دارد، خانوادههایی هستند که سبک زندگی آنها بر مبنای تسلیم در برابر اوامر الهی است؛ لذا خانوادههایی که سبک زندگی، رفتار اجتماعی و شیوه زیستن آنها در قرآن ارائه نشده است، مورد بررسی قرار نمیگیرند یا بهطور ضمنی از آنها بحث میشود و در حقیقت جنبه فرعی، تبعی یا عرضی دارند (بیشک ذکر این خانوادهها در قرآن اهداف خاص خود را دارد و بحث از آن مجال دیگری میطلبد).
- سبک زندگی اعتقادی خانواده برتر:
-1-1 همراهی و همدلی اعضای خانواده برای رسیدن به زندگی مطلوب الهی و کمال حقیقی
-1-2 امربهمعروف و نهی از منکر در حوزه اعتقاد
2- سکوت در برابر تهمت دزدی علیرغم توان انتقام:
-2-2 برخورد کریمانه در برابر کارهای زشت برادران
-3 سبک زندگی رفتاری خانواده برتر:
-3-1ایجاد صمیمیت بین پدر و فرزند
-3-2 ایجاد صمیمیت بین پدر و فرزند
3-3 نهایت دلسوزی برای فرزندان
جمعبندی
توجه به سبک زندگی خانواده برتر از دیدگاه وحیانی قرآن به دلیل ارائه قوانین جامع و قابلیت تطبیق با نیازهای روزانه و موارد مشابه اهمیت دارد. میتوان عناصر اصلی تشکیل خانواده را زن و مردی دانست که مطابق آداب و رسوم اجتماعی خویش زندگی را در کنار همدیگر آغاز میکنند و احتمالاً فرزندانی به جمع آنها افزوده میشود و هدف از تشکیل آن در منطق قرآن، آرامش انسان، دوستی و مهربانی، ایمان به پروردگار و شکر نعمتهای او معرفی شده است.
سبک زندگی، یعنی رفتار اجتماعی و شیوة زیستن که آشنایی با آن از دو جهت معنوی (برای رسیدن به هدف اصلی انسان، یعنی رستگاری، فلاح و نجاح) و مادی (زندگی راحت و برخوردار از امنیت روانی و اخلاقی) برای انسان ضرورت دارد و علاوه بر اینکه شرط رسیدن به تمدن اسلامی است.
بررسی خانوادههای مذکور در قرآن برای تبیین سبک زندگی خانواده برتر، بیانگر آن است که میتوان سبک زندگی را در سه حوزة مجزای اعتقادی، اخلاقی و رفتاری طبقهبندی نمود. مهمترین سبک زندگی اعتقادی خانواده برتر را میتوان در همراهی و همدلی اعضای خانواده برای رسیدن به زندگی مطلوب الهی و امر به معروف و نهی از منکر، در حوزه اعتقاد عنوان نمود که در زندگی برخی از انبیاء از قیبل حضرت آدم و حوا، ابراهیم علیهالسلام نمود پیدا کرده است. سبک زندگی اخلاقی خانواده برتر در مواردی از قبیل سکوت (علیرغم توان انتقام)، برخورد کریمانه در برابر اقدامات غیراخلاقی اعضای خانواده قابل توجه است.
بررسی رفتار خانوادههای مذکور در قرآن ما را به سبک زندگی رفتاری خانوادههای قرآنی رهنمون میکند که مهمترین آنها را میتوان به شرح زیر مطرح نمود: ایجاد صمیمیت بین پدر و فرزند، تلاش برای سازش دادن میان برادران و جلوگیری از اختلافات، دلسوزی برای فرزندان که اغلب در خانواده حضرت یعقوب و حضرت موسی علیهالسلام قابلرؤیت است.
ساجده العبدالخانی
منابع
* قرآن کریم
- آلوسی، محمود، 1415 هـ ق، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: علی عبدالباری عطیة، 16 جلد، بیروت، دار الکتب العلمیة.
- ابن بابویه، محمد بن علی، 1386 هـ ق، علل الشرایع، 2 جلد، نجف، حیدریة.
- ابن شهر آشوب، محمد بن علی، 1369، متشابه القرآن و مختلفه، 2 جلد، قم، دار بیدار للنشر.
- ابن شهرآشوب، محمد بن علی،1379 هـ ق، مناقب آل ابی طالب علیهمالسلام،4 جلد، قم، علامه.
- ابن عاشور، محمد طاهر، 1420 هـ ق، تفسیر التحریر و التنویر، 30 جلد، بیروت، موسسة التاریخ.
- ابن قولویه، جعفر بن محمد، 1365، کامل الزیارات، نجف، مرتضویه.
- ابن کثیر، اسماعیل بن عمرو، 1419 هـ ق، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: محمد حسین شمسالدین، 9 جلد، بیروت: دار الکتب العلمیة منشورات محمدعلى بیضون.
- اندلسی، محمد بن یوسف، 1420 هـ ق، البحر المحیط فى التفسیر، تحقیق: صدقی محمد جمیل، 11 جلد، بیروت، دار الفکر.
- بانوی ایرانی، سیده نصرت بیگم،1361، مخزن العرفان فی تفسیر القرآن،15 جلد، تهران، نهضت زنان مسلمان.
- بلاغی، محمد جواد،1405 هـ ق، الهدی الی دین المصطفی،2 جلد، بیروت، موسسة الاعلمی.
- بنت الشاطی، عایشه عبد الرحمن، 1382 هـ ش، اعجاز بیانی قرآن، ترجمه حسین صابری، تهران، شرکت انتشارات علمی فرهنگی.
- ثعلبی، احمد بن ابراهیم، 1422 هـ ق، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، 10 جلد، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
- جوادی آملی، عبدالله، 1381 هـ ش، قرآن در قرآن، قم، مرکز نشر اسراء.
- جوادی آملی، عبدالله، 1389، نزاهت قرآن از تحریف، قم، مرکز نشر اسراء.
- دهخدا، علیاکبر، 1377، لغتنامه دهخدا،16 جلد، تهران، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.
- سیوطی، محمد بن ابی بکر، 1404 هـ ق، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور،6 جلد، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی.
- صفار، محمد بن حسن، 1404 هـ ق، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّى الله علیهم،تحقیق: محسن بن عباسعلی کوچه باغی، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی.
- طباطبایی، محمدحسین، 1417 هـ ق، المیزان فی تفسیر القرآن، 20 جلد، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
- طبرسی، فضل بن حسن، 1372 هـ ش، مجمعالبیان فى تفسیر القرآن، 10 جلد، تهران، انتشارات ناصر خسرو.
- طبری، محمد بن جریر، 1412 هـ ق، جامع البیان فى تفسیر القرآن،30 جلد، بیروت، دار المعرفه.
- طوسی، محمد بن حسن، بیتا، التبیان فی تفسیر القرآن، 10 جلد، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
- قرائتی کاشانی، محسن، 1383، تفسیر نور، 10 جلد، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن.
- قطب، سید،1412 هـ ق، فی ظلال القرآن، 6 جلد، بیروت: قاهره، دار الشروق.
- قمی، علی بن ابراهیم، 1404 هـ ق، تفسیر علی بن ابراهیم القمی،2 جلد، قم، دارالکتاب.
- کلینی، محمد بن یعقوب،1407 هـ ق، الکافی، تحقیق: علیاکبر غفاری و مرتضی آخوندی، 8 جلد، تهران، دار الکتب الاسلامیة.
- مازندرانی، ملا صالح، 1388، شرح اصول الکافی،12 جلد، تهران، دار الکتب الاسلامیه.
- مجلسی، محمدباقر بن محمد تقی، 1404 هـ ق، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار علیهمالسلام، 110 جلد، بیروت، موسسه الوفاء.
- محمودیان، حسین و دیگران، 1387، دانش خانواده، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها سمت.
- مدیرشانه چی، کاظم، بیتا، علم الحدیث، قم، دفتر انتشارات اسلامی.
- مغنیه، محمدجواد،1424 هـ ق، تفسیر الکاشف، 7 جلد، تهران، دارالکتب الاسلامیة.
- مفید، محمد بن نعمان،1413 هـ ق، الامالی، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید.
- مقاتل بن سلیمان، 1423 هـ ق، تفسیر مقاتل بن سلیمان،5 جلد، بیروت، داراحیاء التراث.
- مکارم شیرازی، ناصر و همکاران،1374، تفسیر نمونه، 27 جلد، تهران، دار الکتب الاسلامیة.
- میبدی، احمد بن ابی سعد،1371، کشفالاسرار و عدة الابرار، 10 جلد، تهران، امیرکبیر.
- نجفی خمینی، محمدجواد، 1398 هـ ق، تفسیر آسان، 18 جلد، تهران، کتابفروشی اسلامی.
- واحدی نیشابوری، علی بن احمد، 1411 هـ ق، اسباب نزول القرآن، تحقیق: کمال بسیونى زغلول، بیروت، دار الکتب العلمیة.