Print Logo
عزت و عزتمندی دوشنبه 27 فروردین 1397 ساعت 14:03

درنگی بر مراحل شکوفائی عزت و زمینه های تقویت آن


از منظر قرآن و اهل بیت(ع)، منشأ عزت و عزت مندی، عزت خداوند است و تمام کرامت‌ها و سرافرازی‌ها متعلق به اوست. مولای عزت‌مندان عالم، امام علی(ع) فرمود: «کسی که از طریق غیر خدا به عزت برسد، همان عزت [غیرواقعی] او را به هلاکت می‌رساند.»

در این‌جا، مراحل شکوفایی و ثباتِ عزت نفس و زمینه‌های تقویت آن را با توجه به آیات قرآن بررسی می‌کنیم، زیرا جامعۀ امروزمان ـ بیش از هر زمان ـ به شدت به آن نیازمند است.

شناخت مهم‌ترین نیاز انسان

در قدم اول، انسان باید بداند که عزت نفس، یکی از حیاتی‌ترین نیازهای نوع بشر است و اهمیتش از آب و غذا کمتر نیست. چنان‌که جسم انسان بدون آب و غذا می‌میرد، روح وی نیز بدون عزت نفس پژمرده خواهد شد. به این جهت برای تربیت انسان، باید به این نیاز روانی پاسخ داد. رسالت تربیتی پیامبران الهی نیز در این جهت بوده است که عزت‌های مجازی و دروغین را به کناری زنند و مردمان را به عزت حقیقی برسانند؛ زیرا هیچ‌چیز در تربیت چون عزت، شخصیت آدمی را تحکیم و تثبیت نمی‌کند و هیچ دژی چون عزت، انسان را در برابر وسوسه‏ ها حفظ نمی‌کند.

توجه به ارزش انسان

توجه به جایگاه ارزشمند انسان در عالم هستی، او را به پاسداری از عزت نفس خود وامی‌دارد و انسان آگاه، تلاش می‌کند که هرگز خود را ارزان نفروشد.

امیر مؤمنان(ع)، عزیزترین عبد خدا می‌فرماید: «جان‏هاى شما را قیمتى جز بهشت نیست؛ پس به غیر آن نفروشید؛ زیرا هر که از خدا به دنیا خشنود شود، بى‏گمان به چیزى پست خشنود شده است.»

ایمان به اولین پله عزت

انسان مؤمن هرگز ذلت نمی‌پذیرد و اساساً عزت از ایمان جدا نمی‌شود. عزت‌خواهی، ریشه در فطرت و ایمان انسان دارد و اگر آدمی را از عزت نفسش تهی کنند، از انسانیت و ایمانش چیزی باقی نخواهد ماند؛ بنابراین ایمان راستین، اولین پله عزت و عزت‌خواهی است.

امام صادق(ع) فرمود: «خداوند عزیز و شکوهمند، تمام امور مؤمن را به خود او واگذار کرده، ولی به او اجازه نداده است که ذلیل باشد. آیا سخن خدا را نشنیده‌ای که می‌فرماید: «عزت از آن خدا و رسول او و مؤمنان است؛» پس مؤمن همیشه عزیز است و ذلیل نیست.»

امام حسین(ع) داشتن عزت نفس را یکی از صفات ضروری مؤمنین دانسته و می‌فرماید: از انجام کارهایی که نیاز به پوزش دارد [و عزت نفس را خدشه‌دار می‌کند] بپرهیز، زیرا مؤمن نه کار بد می‌کند و نه پوزش می‌طلبد؛ ولی منافق [که برای خود ارزش قائل نیست]، هر روز کار بد انجام می‌دهد و پیوسته عذرخواهی می‌کند.»

تقوا و پرهیزگاری

بعد از ایمان راسخ، تقوا از عواملی است که به انسان اعتماد به نفس می‌دهد، شخص را به جایگاه عزت و کرامت رسانده و عزیز و گرامی می‌داند.

خودنگه‌دارى (تقوا)، سرافرازى مى‌آورد و پرده‌درى، سرافکندگى. تقوا راه مى‌نماید و خودخواهى به گمراهى مى‌کشاند و پرهیزگارى ارجمند مى‌سازد.

چه نیکو فرموده است امیر مؤمنان على(ع): «تقوا عزت مى‌بخشد و تبهکارى ذلیل مى‌سازد.»

عزت نفس حاج ملاهادی سبزواری

در احوال فیلسوف بزرگ، حاج ملاهادی سبزواری نوشته‌اند: «از کثرت عزت نفسی که داشت، از هیچ‌کس چیزی نمی‌خواست. تحف و هدایا را نیز اصلاً قبول نمی‌کرد. همۀ عمر را، در کمال زهد و تقوا، صدق و صفا و بی‌آلایشی و نهایت «عزت نفس» گذرانید. به هیچ‌یک از شاهان و ثروتمندان اعتنایی نداشت.

ناصرالدین شاه، در سبزوار به خانه‌اش رفت و روی حصیری که فرش اتاق تدریس بود نشست و تألیف کتابی را در اصول دین به زبان پارسی درخواست کرد. پس از رفتن، پانصد تومان برای ملاهادی فرستاد، ولی آن مرد عزیزالنفس و منیع‌الطبع نپذیرفت و نصف آن را به طلاب و نصف دیگر را به فقرا حواله داد و دستور فرمود که به سادات، دوبرابر دیگران بدهند.»

افزون بر آن، خودسازی و تصفیۀ باطن از مواردی است که اوج گرفتن شرافت، کرامت و عزت نفس را در پی دارد و انسان‌های خودساخته، عزیزترین اشخاص جامعۀ اسلامی هستند؛ به گونه‌ای که تمام حرکات و سکنات آنان ـ نه‌تنها در عصر خود، بلکه در زمان‌های آینده هم ـ به منزلۀ الگوی انسان‌ها مطرح می‌شود. به همین دلیل، کسانی که به سعادت خود علاقه‌مندند، تلاش می‌کنند با تقوا و پرهیزگاری، عزت و کرامت خود را همواره شکوفا نگه دارند و هرگاه گرفتار آلودگی شدند، با امید به رحمت و فضل خدا، از درگاه حضرت حق طلب بخشایش کرده و خود را از خواری گناه برهانند تا روح عزت، عظمت و کرامت انسانى را در وجود خویش، دوباره زنده کنند.

ولایت مداری

امروز جامعۀ اسلامی ما، از هر زمان دیگری بهتر درک می‌کند که اطاعت از رهبر صالح و ولی امر، چقدر عزت جامعه را به دنبال دارد و هر کسی دنبال عزت و سربلندی است، باید مطیع و پیرو اولیای الهی و پیشوایان معصوم(ع) و جانشینان آن گرامیان باشد؛ چنان‌که امام سجاد(ع) فرمود: «پیروی از اولیای امر، تمام عزت است.»

تبعیت از ولی خدا و رهبر الهی، نه‌تنها شوکت شکوه و عزت فردی همراه دارد، بلکه سبب تعالی و عزت جامعه و نظام اسلامی نیز می‌شود. دشمنان مکار و حیله‌گر جوامع اسلامی، خوب فهمیده‌اند که برای شکستن ابهت و عظمت مسلمانان، باید رهبران صالح را از آنان دور کنند؛ چنان‌که در صدر اسلام چنین کردند. دشمنان ما بر این باورند که ستون خیمۀ نظام اسلامی، رهبریِ ولی امر است و باید در صدد تضعیف آن باشند. آنان تلاش می‌کنند بین مردم و رهبری فاصله ایجاد کنند. ایشان با تشکیک در سخنان رهبری، معادل‌سازی، برجسته‌کردن مخالفان حرکت رهبری و به فراموشی سپردن رهنمودهای ولی امر مسلمین، اهداف خود را در به ذلت کشیدن امت اسلام دنبال می‌کنند.

دشمنان اسلام متوجه شده‌اند، امام بی امت و رهبری که سخنش در میان مردم خریداری ندارد، نمی‌تواند تأثیری داشته باشد.

امت بی امام نیز، قدرت مقاومت در مقابل توطئه‌ها را نخواهد داشت. به این سبب، استکبار جهانی همواره در صدد جداکردن امت از امام و رهبر بیدار بوده است. آنچه جامعۀ اسلامی را به عزت می‌رساند، امامی است که امت را پشت سر دارد و عزت واقعی جامعۀ اسلامی زمانی خواهد بود که ولی‌الله اعظم، حضرت صاحب امر(عج) ظهور کند و امت در پشت سر حضرتش قدم به قدم حرکت کند.

مقاومت و شهادت‌طلبی

اگر روحیۀ مقاومت، شهادت‏طلبی و جهاد در راه خدا در افراد جامعه‏ای نباشد و مردم به تن‌پروری و تعلقات مادّی مشغول شوند، سرنوشتی ذلت‌بار و آینده‏ای حقارت‏آمیز خواهند داشت.

امیر مؤمنان علی(ع) در خطبۀ معروف خود می‏فرماید: «جهاد در راه خدا، دری از درهای بهشت است که خداوند آن را بر دوستان خاص خود گشوده است. جهاد، لباس تقوا، زره محکم و سپر مطمئن خداوند است. کسی که جهاد را ناخوشایند دانسته و ترک کند، خداوند لباس ذلت و خواری را بر او می‏پوشاند، دچار بلا و مصیبت می‏شود، کوچک و ذلیل می‏گردد، دل او در پردۀ گمراهی می‌ماند، حق از او روی می‏گرداند و به علت ترک جهاد، به خواری محکوم و از عدالت محروم است.»

بر اساس این بینش الهی، مردمانی که روحیۀ جهاد و شهادت را در وجودشان تقویت کنند، در راه اهداف والایشان استقامت ورزند و برای تحقق آرمان‌های مقدس الهی با تمام وجود به استقبال شهادت بروند، ملتی عزیز، مورد توجه دیگران، مقتدر و مستقل خواهند بود. برای همین رزمندگان و جهادگران راه خدا، همیشه در صف مقدم پاسداری از عزت و شرافت قرار دارند. آن‌ها تلاش می‌کنند با نثار جان خویش از مرز عزت و شرافت پاسداری کنند و خود نیز به عزت ابدی برسند.

شهادت، در حقیقت پیروزی و فتح عزت‌مندانه است؛ پیروزی بر شیطان و فتح قلّه‏های رفیع کمالات و فضایل. قرآن مجید می‌فرماید: «بگو، آیا دربارۀ ما جز یکی از دو نیکی را انتظار دارید (پیروزی یا شهادت)؟»

برای مسلمانِ دین‏باور و خدامحور، هم شهادت و هم کشتن دشمن، هر دو پیروزی است؛ چرا که هدف از جهاد مقدسش، احقاق و اعتلای پرچم حق، روشن کردن شاهراه انسانیت و پرتو افشاندن در ظلمات استبدادها، ستم‏ها و فسادهاست؛ برای همین او در هر دو صورت به هدف والایش رسیده و موجب استحکام ارزش‌های الهی و انسانی شده است.

عبادت، اطلاعت و حق جویی، کسب کمالات معنوی و علمی، انقطاع از غیر خدا، قناعت به داشته های خود و اقتصاد مقاومتی، اجتناب از دنیاپرستی و شناخت ریشه ها و زمینه های ذلت، از دیگر قدم هایی است که باید در این مسیر برداشت تا همیشه در دنیا و آخرت عزیز و سرافراز بود.

 

 

حجت‌الاسلام عبدالکریم پاک‌نیا تبریزی

پژوهشگر و استاد حوزه علمیه قم

ماهنامه مهر و ماه