Print Logo
به مناسبت شهادت آوینی و روز هنر انقلاب اسلامی سه‌شنبه 21 فروردین 1397 ساعت 09:27

مردی در آسمان اشراق


به روایت تقویم 20 فروردین روز هنر انقلاب اسلامی نام گرفته است. به یاد مردی که هنر را معنایی تازه بخشید، او هنر را بلد بود، انقلاب را می فهمید، جبهه های جنگ را با همه وجودش احساس کرده بود و هنر ایران اسلامی را معنایی تازه بخشید. شهید مرتضی آوینی هنرمند فیلمسازی که سید شهیدان اهل قلم لقب گرفته است، از سال 1358 همراه با گروه جهاد وارد عرصه مستندسازی شده بود، روز 20 فروردین 1372 در اثر اصابت ترکش مین به شهادت رسید و به بهانه سالروز شهادت و گرامیداشت نامش این روز با پیشنهاد هنرمندان حوزه هنری و تایید رهبر معظم ا

دوربین در دست مردی عاشق

سیدمرتضی آوینی 20 مهر 1326 در شهر ری به دنیا آمد. در سال 1333 کلاس اول دبستان را در خمین به پایان رساند، دو سال بعد به دلیل موقعیت شغلی پدر از خمین به زنجان رفتند. از آنجا که در زنجان مدرسه‌ای نبود بنابراین پدرش مدرسه‌ای در این شهر دایر کرد و مرتضی توانست دوره ابتدایی را تمام کند. دبیرستان خود را هم در کرمان در رشته ریاضی پشت‌سر گذاشت. آوینی خدمت سربازی خود را هم در نیروی هوایی به پایان رساند و در سال 1344 وارد دانشکده هنرهای زیبایی شد.

شهید آوینی در معماری و ادبیات به دنبال معنای واقعی هنر بود و در عین حال که دانشجوی هنر بود به فلسفه و ادبیات علاقه فراوانی داشت. به گفته بسیاری از هم دوره‌ ای هایش آوینی دارای نبوغ ویژه‌ای در فلسفه ادبیات بود. نسبت به نقاشی و شعر گرایش زیادی داشت، هم نقاشی می کرد و هم شعر می سرود.

در سال 57 پس از بازگشت امام خمینی (ره) از تبعید و پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به فرمایشات رهبرکبیر انقلاب به دقت گوش می‌داد. پس از انقلاب اسلامی، مرتضی آوینی به آرمان‌های امام (ره) و انقلاب به شدت گره خورد و راه حقیقی را یافت. در سال 1358 وارد جهاد سازندگی شد و پس از زمان کوتاهی به فیلمسازی روی آورد.

از سال 1367 تا 1364 به همراه گروهی مجموعه مستند «روایت فتح» را آغاز کرد. ساخت مستند «روایت فتح» از عملیات خیبر شروع شد و تا عملیات مرصاد ادامه داشت. آوینی روش مستندسازی‌اش را که هدف آن ظاهر کردن واقعیت بود «مستند اشراقی» نام گذاشت. آثار ارزنده این هنرمند برجسته موجب شکل گیری موسسه فرهنگی روایت فتح اواخر سال 1370 شد که البته نباید نقش رهبر معظم انقلاب  و فرمان و تاکید ایشان بر تداوم تولید مستندهای روایت فتح را در این میان نادیده گرفت.  

شهید آوینی و گروه فیلمبرداران روایت فتح، بعد از این بود که سفر به مناطق جنگی را از سر گرفتند و طی مدتی کمتر از یک سال کار تهیه شش برنامه از مجموعه ده قسمتی «شهری در آسمان» را به پایان رساندند ومقدمات تهیه مجموعه های دیگری را درباره آبادان، سوسنگرد، هویزه و فکه تدارک دیدند. «شهری در آسمان» که به واقعه محاصره، سقوط و باز پس گیری خرمشهر می پرداخت در ماه های آخر حیات زمینی شهید آوینی از تلویزیون پخش شد، اما برنامه او برای تکمیل این مجموعه و ساختن مجموعه های دیگر با شهادتش در روز جمعه بیستم فروردین 1372 در فکه ناتمام مان و بر اثر انفجار مین به شهادت رسید.

شهید آوینی از سال 58 و 59 بیش از یکصد فیلم ساخته بود که بعضی عناوین مهم آنها عبارتند از: مجموعه«خان گزیده ها»، مجموعه «شش روز در ترکمن صحرا»، «فتح خون»، مجموعه«حقیقت»، «گمگشتگان دیار فراموشی(بشاگرد)»، مجموعه «روایت فتح» و در چهارده قسمت اول از مجموعه «سراب» نیز مشاور هنری و سرپرست مونتاژ بود.

مردی که مردم نمی شناختند

 جالب اینجاست که تا قبل از شهادت مردم آوینی را چندان نمی شناختند و تنها با آثارش روبه رو بودند. جامعه مستندهای «روایت فتح» را می شناخت و نه آوینی را، چرا که این هنرمند به خود قول داده بود دیگر چیزی که حدیث نفس باشد را ننویسد و از خودش سخنی به میان نیاورد. او به این تصمیم خود وفادار مانده بود و چه بسا اگر به فیض شهادت نائل نشده بود، مردم سال های طولانی دیگری هم او را به نام و چهره نمی شناختند.

شهید آوینی در تبیین ارتباط هنر با عرفان و تفکر می نویسد: «هنر از لحاظ مضمون و محتوا، عین تفکر و حکمت و عرفان است و تنها در نحوه بیان و تجلی از آنان متمایز می شود. مایه اصلی هنر نیز عشق وعرفان است. مسیحای عشق است که روح شیدایی در پیکر هنر می دمد و اگر نباشد این روح، هنر نیز جز جسد مرده بیش نیست». و در جایی دیگر می نویسد: «شایسته است که هنرمندان، خود را در این آینه عبرت بنگرند، مبادا که برای هنر شأن استکمالی مستقل از دین و کمال و فضیلت و حکمت و فرزانگی قائل شوند؛ و اگر نه، این طمع خام آنان را خواهد فریفت که عکس رخ یار را در آیینه جام، جمال خویشتن انگارند و دل در این عکس منعکس ببازند و هنرشان حجاب اکبر شود. حجاب اکبر، هنری است که تعلق خویش را به آن میثاق ازلی و عهد الست انکار کند».

 

اشراقِ آوینی

شهید آوینی عنوان اشراقی را فی البداهه و به گونه ای مکاشفه آمیز برای کار خود انتخاب کرد و تعبیر ایشان از آن نوعی شهود حقیقت بود. اشراق در لغت به معنی روشن کردن و نور دادن است. با اشراق هر چیزی روشن می شود، گویی که خورشید طلوع می کند و همه جا را غرق نور می کند.

این هنرمند در آثارش به دنبال اشراق بود و البته باید تاکید کرد تعریف او از اشراق شباهتی به فلسفه اشراقی که سهروردی فیلسوف بزرگ کشورمان به آن ارتباطی ندارد. او اشراق خواص خودش را دارد. از نگاه آوینی تجربه اشراق این است که  انسان چنان به حقیقت نزدیک شود که حجاب نفس از میان برود. به همین دلیل فیلمسازی او بیش از آنکه بر توان و تکنیک فیلم ساز تاکید کند، به ادراک و برداشت او از حقیقت باز می گردد. از این رو در کار او شاهد تصویر برداری رها از تعاریف رایج هستیم و روایتی شعرگونه که دوربین را به دل جنگ می برد، بدون هیچ ترسی از اینکه مبادا جانش از دست برود، با رزمنده ها ساده و صمیمی حرف می زند و جنگ را با روایت خاص خودش بیان می کند، کاری که کمتر در آثار اغلب فیلم سازان جنگی در جهان و مستندهای به جا مانده از آنها دیده می شود.

نگاه متفاوت او به خوبی در نوشته ها و فیلم های به جا مانده اش مشهود است و فارغ از هر گونه تفسیری که این روزها این و آن به آوینی نسبت می دهند، باید این مرد را دید و خواند. باید فیلم هایش را با همه وجود تماشا کرد، باید نوشته هایش را خواند و فارغ از هر گونه قضاوتی اجازه دارد تا شاعرانگی های عارفانه سید شهیدان اهل قلم در جانمان بنشیند. او بیش از هر چیز تلاش کرد تا آرمان های مردم را در آثار و گفتارش جاری کند. هرگز آرمان های انقلاب را فراموش نکرد و به آنچه باور داشت سخت معتقد ماند.