Print Logo
ارزش ها را فدای ظواهر صنعتی نکنیم شنبه 18 فروردین 1397 ساعت 05:21

ترکیبی از سنت و مدرنیسم در سبک زندگی


روش زندگی قاعدتا باید در هر زمان و مکانی متناسب با آن زمان و مکان از طرفی و متناسب با امکانات و محدودیت های شخص از طرف دیگر باشد. به عبارت ساده تر قاعدتا سبک زندگی در روستا با شهر و در شهرهای مختلف با همدیگر متفاوت است. از طرف دیگر هر کشوری هم یک هویت ملی دارد که سبک زندگی مردم آن کشور، تابعی از هویت ملی آن کشور هم باید باشد. به صورت خلاصه اکنون در ایرانی که ما در آن زندگی می کنیم، این کشور عزیز و پهناور در هر منطقه اش، قوم و قبیله ای، طائفه و خانواده ای زندگی می کند که آداب و سننی را از قدیم به یادگار دار




مثبت از این که تکنولوژی وارد زندگی ما شده که باعث گردیده سرعت و شتاب بیشتری به کارهای ما داده شود و از پوشش تا ما بقی مسائل زندگی ما، تکنیکال شده است. برای مثال ما از رایانه و اینترنت، اتومبیل، مترو و موبایل و ... استفاده می کنیم این ها وجوه مثبت و خوب قضیه هستند، ولی ازجمله کارهای ناپسند و نادرستی که بعضا انجام می دهیم، این است که به یک باره بعضی از ارزش های خوب سنتی را هم فدای این ظواهر صنعتی می کنیم.

به عبارت ساده تر ما یک تمدنی داریم که متعلق به ماست و با تجددی روبرو هستیم که متعلق به غریبه هاست. ترکیب مناسب تمدن قدیمی که سنت نامیده می شود با تجدد دیگران که به اصطلاح صنعت می گوئیم می تواند سبک زندگی فرانو به ما دهد، که ما هم از مزایای گذشته خودمان برخوردار شویم و هم از مزایای دیگرانی که به دستاورهای خوب فنی رسیدند، ولی این که بخواهیم به یک باره تمام ارزش های خودمان را رها و ارزش های دیگران را اخذ کنیم که لزوما با طول و عرض تاریخ و جغرافیای ما هماهنگ نیست و همخوانی ندارد مسلما ما را دچار حیرانی و سرگردانی می کند و در سوی دیگر هم اضطراب و افسردگی به همراه خواهد داشت.

بنابراین در زمان و مکان موجود یعنی در ایران اسلامی قرن بیست و یکم که از سنت های بسیار خوبی هم به صورت دینی و هم به صورت آئینی برخورداریم و از طرف دیگر از طریق رایانه ها و رسانه ها با تجدد هم آشنا هستیم بهترین راه، راه میانه است. در روایتی ذکر شده که «خیر الامور اوسطها: بهترین راه، اعتدال است.»

راه میانه این است که ارزش های ثابت و زیبای گذشته خود را حفظ کنیم و به ارزش های واقعی دیگران هم پی ببریم و ترکیبی از این دو را به وجود بیاوریم که اصطلاحا پیوند مبارک سنت و مدرنیته و در اصطلاح خارجی هم «پست مدرنیسم» نامیده می شود، یعنی ما هم گلدان را داشته باشیم و هم گل را.

تحول سبک زندگی از کلاسیک و سنتی روستائی به مدرنیته و صنعتی شهری در اروپا، 300 سال طول کشید، ولی در ایران از تأسیس دارالفنون تاکنون حدود 100 سال زمان برده است که اکثراً هم به دلیل اقتصاد نفتی، ما واردکننده بوده ایم و لذا جهش های تحول را بحران گونه تجربه می کنیم.

این گونه است که مشکلات زیر پدید آمده اند:

  1. صنایع وارداتی دودزا؛ از اولین «اوتول دودی» که وارد کشور شده تا این ساعت صنایع وارداتی ما دودزا بوده است.
  2. آلودگی های مختلف زیست محیطی و عدم درک درست از زیست درست؛ ما انواع آلودگی ها را به محیط زیست وارد می‏کنیم
  3. اختلاف عمده بین همسران؛ عدم دقت در ابتدای ازدواج ها و چشم و هم چشمی که بنیان خانواده را متزلزل می‏کند.
  4. شکاف نسل ها از یکدیگر؛ نسل های اول و دوم با هم شکاف دارند و سومی ها و چهارمی ها هم
  5. فرار مغزها؛ به دلایل نامساعد بودن اوضاع کار، آموزش و ... احتمال موفقیت در خارج، نخبگان مهاجرت می کنند که باید برای ین مهم چاره اندیشی کرد.
  6. فربهی بوروکراسی؛ حجم عملیات کاغذبازی نهادهای دولتی به مراتب بیشتر از حداقل های مورد نیاز شده است.
  7. مادی زدگی محض؛ متأسفانه در مملکتی که بنیانش بر معنویت آسمانی گذاشته شده، مادیت زدگی در حال رونق است.

 

 

دکتر حسین باهر

استاد  دانشگاه شهید بهشتی