Print Logo
دوشنبه 9 بهمن 1396 ساعت 09:02

عوامل ارزنده در تربیتی سازنده


یکی از شیوه های تربیتی - تبلیغی، سود جستن از تشویق و تنبیه است. (1) تشویق وسیله ای برای ایجاد شوق، انگیزه و رغبت برای انجام کارهای نیک و ایجاد عادت های پسندیده می باشد و تنبیه، عاملی برای جلوگیری از پیدایش خصلت های ناپسند یا انجام کارهای زشت و ترک عادت های نکوهیده به شمار می رود.

بی گمان هر دو عامل تشویق و تنبیه در پیشرفت تربیتی انسان ها نقش مؤثری دارند. به کارگیری این دو شیوه در تمام مراحل زندگی انسان ها مفید و سازنده است، اما در دوران کودکی به کار بستن این شیوه اهمیت بیشتری دارد، زیرا کودکان از لحاظ رشد فکری و معنوی در حالت ضعف به سر برده، در مقابل اعمال پسندیده نیاز به تشویق دارند تا آن ها را در خود تقویت نمایند. در مقابل، نیاز به تنبیه در جهت ترک خصلت های نکوهیده نیز امری گریزناپذیر است.

از این رو با توجه به اهمیت این دو شیوه متضاد و کارساز، به هر کدام از این دو به گونه ای جداگانه می پردازیم تا در فرایندی فعال با ترکیب دقیق این دو عامل تربیتی شیوه ای درخور در تربیت دینی کودکان برگزیده شود.

تشویق عاملی سازنده

این انتظار که کودک یا نوجوان بدون تشویق به وظایف خود عمل نماید، انتظاری درست نیست. تشویق سبب می شود کودک یا نوجوان انگیزه و شوق لازم را برای انجام کارهای شایسته به دست آورده، از این رهگذر عادت به انجام کارهای شایسته در وجود او نهادینه شود.

اگر کودک پس از انجام عملی شایسته تشویق، مورد تحسین قرار گیرد، شیرینی تشویق در خاطره او باقی خواهد ماند و انگیزه او را در تکرار آن عمل قوی تر خواهد ساخت.

روزی امام حسن مجتبی علیه السلام کودکی را دیدند که نان خشکی در دست داشت، لقمه ای از آن می خورد و لقمه دیگر را به سگی که در آنجا بود می داد. آن کودک فرزند یکی از بردگان بود. امام از او پرسید: پسر جان، چرا چنین می کنی؟ کودک جواب داد: من از خدای خود شرم دارم که غذا بخورم و حیوانی گرسنه به من بنگرد و به او غذا ندهم. حضرت از روش و سخن زیبای او خرسند شدند و دستور دادند غذا و لباس فراوانی به او عطا کنند. سپس وی را از اربابش خریده آزاد نمودند. (2) »

تشویق، روح کودک را در جهت انجام کار تقویت نموده، احساس رضامندی و خشنودی را در او به وجود می آورد. همین احساس در تکرار عمل به وی یاری می رساند. به عنوان مثال وقتی در کلاس آموزش قرآن در صدد آموزش قرآن می باشیم بهتر است به جای اشکال از اعراب و تجوید و ... بر نکات مثبت و پیشرفت های جزئی تکیه نماییم و در این میان برخی اشتباهات را به نرمی گوشزد نمائیم.

مطمئن باشید خود به خود انگیزه خواندن بهتر در کودک به وجود خواهد آمد. زیرا تذکرهای مستقیم، متناسب با روحیه لطیف و تشویق پذیر کودک نیست.

تشویق عاملی کارا و مؤثر در تقویت رفتار انسان ها و شکوفایی استعدادهای نهفته ایشان است. این عامل سبب پیدایش نشاط و خودباوری در کودک و نوجوان شده، وی را از دلزدگی و ناامیدی دور می سازد. مناسب است، به یک نمونه جالب و واقعی از اثر تشویق اشاره نمائیم:

"اولین بار که بنا شد به منبر بروم، نزد آقا شیخ علی اکبر رشتی رفتم و گفتم: یک منبر برای من بنویس. او برای من یک منبر نوشت. من این منبر را حفظ کردم. تصمیم گرفتم اولین منبرم در مسجدی که پدرم شب ها در آن جا نماز جماعت اقامه می کرد، باشد. آقا شیخ محمد شمیرانی که ده ها بار مرا دیده بود، وقتی مرا در بالای منبر دید بهت زده به من خیره شد. دیگران نیز به نافله عشاء نپرداختند و همگی به من نگاه می کردند. شروع به سخنرانی کردم و مطالبی را که حفظ کرده بودم مطرح نمودم.

خیلی خوب به خاطر دارم که ابتدای منبری که آقای عزمی (رشتی) برایم نوشته بود چند بیت شعر داشت، وقتی این چند بیت شعر را خواندم آقا شیخ محمد شمیرانی با صدای بلند گفت: آفرین. این کلمه در آن روزگار به من چنان قدرتی داد که هر وقت بشنوم یا در کتابی بخوانم که تشویق چه میزان مؤثر است، این آفرین او مثل آفتابی در ضمیر من می درخشد.

شاید در آن موقع 15 یا 16 ساله بودم، بعضی ها همان شب به پدرم گفتند: اجازه بدهید جلسه ای هم در خانه بگیریم و ایشان این منبری را که این جا رفته، در خانه بروند. به این ترتیب، اولین منبر خیلی مورد توجه قرار گرفت.

آن شب وقتی به منزل آمدیم، پدرم گفت: با این که اولین منبرت بود، خوب صحبت کردی و مطالب را بدون وحشت، نگرانی و اضطراب بیان کردی، من هم صادقانه گفتم: آن آفرین آقا شیخ محمد شمیرانی این اثر را در من گذاشت.»(3)

انواع تشویق

تشویق صورت های گوناگونی دارد. نگاه محبت آمیز، سپاس گفتاری، نوازش عملی، تعریف در نزد دیگران، دادن هدیه و پاداش و ... همگی از گونه های تشویق به شمار می روند و می توان با توجه به جایگاه ها و موقعیت ها، از آن ها بهره برادری کرد.

اما آنچه سزاوار توجه است آن که رشد کودک مراحل مختلفی دارد. با توجه به این مطلب تشویق باید متناسب با وابستگی، گرایش و علاقه کودک ارائه شود. شاید مدادرنگی بتواند کودک 7 ساله را خوشحال کند اما در تاثیرگذاری آن بر کودک 11 ساله بایستی تامل نمود. بنابراین در تشویق، ملاحظه رغبت های کودکان و مراحل رشد ایشان بسیار ضروری است.

قانون تشویق

تشویق نیز مانند هرچیز دیگر بایستی در چارچوب خاص خود به کار گرفته شود تا اثرات مطلوب بر جای گذارد. از این رو توجه به نکات بعدی ضروری می نماید:

1. در تشویق زیاده روی نکنید

زیاده روی در تشویق موجب کاسته شدن از ارزش آن می شود و از سویی توقع کودک را بالا می برد، زیرا در وی این انتظار به وجود می آید که برای هر کار کوچک و بزرگ باید مورد تشویق قرار گیرد. از دیگر زیان های زیاده روی در تشویق، کاهش حس مسؤولیت پذیری در کودک است، زیرا تا تشویق در کار نباشد وی انگیزه لازم برای انجام کار را در خود احساس نمی کند به همین خاطر از وظایفی که بر عهده او گذاشته می شود شانه خالی می کند. بنابراین تشویق نباید به صورت یک جریان مداوم و پیوسته در آید. بلکه بایستی گاه به گاه و گام به گام در جهت رشد شخصیت کودک باشد.

2. غرورآفرین نباشد

در تشویق های گفتاری و کلامی نباید به گونه ای عمل نمود که کودک دچار خودبینی و خود برتربینی شود. به همین جهت مناسب است در نوع واژگانی که در تشویق های کلامی به کار می رود دقت شود. زیرا پیدایش خود بزرگ بینی موجب واکنش های منفی در کودک شده، اثرهای زیانباری بر روح او وارد ساخته، موجب عقب افتادگی اخلاقی وی خواهد گشت.

3. علت تشویق ها مشخص باشد

دلیل تشویق باید به گونه ای روشن و شفاف به کودک یا نوجوان، حتی بزرگسال گفته شود، تا او بداند در برابر چه کاری مورد تشویق قرار گرفته است. این مساله موجب می شود وی در پی انجام دوباره آن کار برآید. از این رو بهتر است در هنگام تشویق به جای به کار بردن پسر خوب، شاگرد ممتاز و ... گفته شود: چون محمد در تمیز کردن مسجد کمک کرده است، چون حسین در کلاس به درس ها خوب گوش می داد، چون علی در نماز اول وقت شرکت می کرد.

این رویه زیبا در سیره امام صادق علیه السلام به خوبی آشکار است. هشام بن حکم جوانی بود که در علوم عقلی و کلامی تبحر داشت. او از سنین کودکی درپی دانش و حقیقت جویی بود. روزی به هنگامی که هنوز در سنین نوجوانی به سر می برد و تازه سبزه عارضش دمیده بود، در سرزمین منا خدمت امام صادق علیه السلام رسید و عده ای از بزرگان و سالخوردگان شیعه نیز حضور داشتند، افرادی مانند: حمران بن اعین، قیس بن ماصر، ابوجعفر احول و دیگر بزرگان در محضر امام بودند. امام صادق علیه السلام برای تشویق هشام، وی را بر حاضران مقدم داشت و مقام او را بلند گردانید و او را در کنار خود نشاند. این امر بر بعضی از یاران حضرت گران آمد، حضرت به آنان فرمود: احترام و اکرام من نسبت به این نوجوان، از آن جهت است که او به وسیله دانش خود، با تمام قوا ما را یاری می کند. (4)

بیان علت تشویق نه تنها موجب تقویت رفتار مورد نظر در کودک می شود بلکه شبهه تبعیض را از ذهن دیگر کودکان می زداید و راهکار جدیدی برای رسیدن به تشویق به آن ها می آموزد.

4. تشویق متناسب

تشویق باید با کار انجام شده تناسب داشته باشد. مثلا در مقابل کاری کوچک نباید جایزه ای بزرگ داد یا به عکس در مقابل کاری بزرگ و شایسته، تشویقی کوتاه و کم بها ارائه داد. در برخورد پیامبر با یک نوجوان، نمونه عینی این مساله را در می یابیم. «نوجوانی که هنوز به سن بلوغ نرسیده بود عطسه ای کرد و پس از آن طبق سیره و سنت مسلمین گفت: الحمدلله رب العالمین. در این هنگام پیامبر اکرم که شاهد این جریان بود به جوان فرمود: «بارک الله فیک » و او را با گفتار خویش تشویق نمود. (5) در واقع پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در برابر گفتار نیک نوجوان، تشویقی مناسب را برگزیدند و با کلام خود، او را تحسین نمودند.

5. تشویق دارای بار ارزشی باشد

همان گونه که آمد، تشویق نباید حالت یکنواختی به خود بگیرد. از سوی دیگر تشویق راهی است برای نشان دادن خوبی ها و جدا ساختن کودک از بدی ها. از این رو سزاوار است برای آن که کودک با جنبه های معنوی و ارزشی عمل نیز آشنا شود از پاداش های معنوی نیز سخن به میان آورده شود، به عنوان مثال به او گفته شود اگر در طول تابستان به طور مرتب برای نماز صبح بیدار شوی یا هر روز اول صبح یک صفحه قرآن بخوانی، مطمئن باش خداوند از تو راضی خواهد شد و در کارهایت وفقیت بیشتری به دست خواهی آورد، من نیز در صورت امکان برایت جایزه ای تهیه می کنم.

6. وفا به وعده ها

مربیان دینی یا والدین باید به وعده هایی که به کودکان می دهند پای بند بوده، از وعده های دروغ و آنچه در توان آن ها نیست پرهیز نمایند. زیرا وعده های پوچ تنها به بی اعتمادی فرزندان دامن خواهد زد و بذر عدم اطمینان به دیگران و دروغگویی را در وجود آن ها خواهد پاشید. کلام نورانی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در تایید همین گفتار ارزیابی می شود که فرمودند: «کودکان را دوست بدارید و نسبت به آن ها مهربان باشید و به وعده هایی که به آن ها داده اید وفا کنید. (6) »

دوری از وعده های تهی از واقعیت و دروغ، جو امنی را در محیط تربیتی حکمفرما می کند، فضایی آکنده از ایمان و اطمینان که می تواند فرایند تربیت دینی را در جاده ای هموار هدایت نماید. و نور ایمان را بر دل های مربیان تربیتی و تربیت یافتگان بتاباند. شاید سخن امام علی علیه السلام تاییدی بر این مطلب باشد که فرمودند: «لا یجد عبد طعم الایمان حتی یترک الکذب هزله وجده (7) ; بنده ای طعم ایمان را نمی چشد مگر این که دروغ را چه شوخی، چه جدی ترک کند

7. تشویق فوری باشد

تشویق باید بلافاصله پس از انجام گرفتن رفتار پسندیده انجام شود، تا کودک ضمن درک رفتار پسندیده از لذت و شیرینی رفتار خوب نیز بهره مند شود. سیره امام مجتبی علیه السلام در این زمینه الگویی قابل اجرا و آموختنی است: «روزی امام مجتبی بر کودکانی می گذشتند. آن ها در حال بازی بوده، قرص نانی را که داشتند می خوردند. کودکان با مشاهده امام از وی دعوت کردند تا در خوردن نان همراهی شان کند. حضرت با مهربانی فرود آمدند و با آنان مشغول خوردن نان شدند. سپس همه را به خانه خود بردند و به آنان خوراک و لباس مرحمت کرده، فرمودند: «فضیلت و برتری ویژه این کودکان است. زیرا تمام دارایی خود را (که همان قرص نان بود) با من قسمت نمودند، ولی ما بیش از آنچه که به آنان خوراندیم، موجود داریم. (8) »

در این حادثه امام نه تنها بلافاصله به تشویق و واکنش مثبت (تقویت کننده مثبت) پرداختند بلکه گام را بالاتر نهاده با تشویق کلامی آنان را تحسین نموده اند.

8. دستیابی به پاداش و تشویق ناممکن و سخت نباشد

پاداش باید به گونه ای باشد که کودک با بهبود بخشیدن به رفتارهای خویش، بتواند به دفعات از آن برخوردار شود نه آن که شرایط رسیدن به پاداش برای او طاقت فرسا باشد، چرا که به یاس و ناامیدی کودک منجر خواهد گشت و ادامه راه را برای کودک دشوار و حتی ناممکن خواهد ساخت به عنوان مثال پاداش پس از حفظ یک یا چند سوره کوچک در نظر گرفته شود نه آن که وابسته به حفظ سخت ترین جزء قرآن باشد.

البته از سوی دیگر پاداش نباید به صورتی ارائه شود که به راحتی قابل دست یابی باشد بلکه رعایت میانه روی در این میان بسیار لازم و ضروری است.

9. تشویق نه تبعیض

در تشویق و پاداش دهی نباید بین کودکان تبعیض قائل شد. این کار اثر تشویق را از بین برده، مشکلات جدیدی را به وجود می آورد. البته توجه به میزان فعالیت ها و رفتارهای ارزشمند کودکان و اختصاص تشویق و پاداش متناسب به هر کدام با این بحث تعارضی ندارد. بلکه سخن آن جاست که در گروه های یکسان نبایستی تبعیض قائل شد.

اهمیت رفتارهای عادلانه و بدور از نابرابری تا آن جا است که پیامبر، یکی از اصحاب خود را به همین واسطه توبیخ نموده، او را به عدالت سفارش می فرمایند. «نعمان بن بشیر می گوید: روزی پدرم به من هدیه ای داد و به دیگر برادران و خواهرانم چیزی نداد. مادرم عمره بنت رواحه به پدرم گفت: من به این تبعیض راضی نمی شوم، مگر آن که رسول خدا صلی الله علیه و آله درستی عمل تو را گواهی کند. از این رو پدرم به محضر پیامبر شرفیاب شد و عرض کرد: ای رسول خدا، من به فرزندم هدیه ای داده ام و همسرم مرا واداشته که شما را بر درستی این کار گواه بگیرم. پیامبر پرسیدند: آیا به همه فرزندانت چنین هدیه ای داده ای. گفت: نه. حضرت فرمودند: پس از خدا بترسید و بین فرزندانتان به عدالت رفتار نمایید. من به کار ظالمانه گواهی نمی دهم.» (9)

سخن آخر

با توجه به آن چه گفته شد، باید حساسیت به کارگیری شیوه تربیتی تشویق و تنبیه را دریافت، زیرا سهل انگاری و تندروی پرتگاهی مهیب در به کارگیری تشویق و ترغیب محسوب می شود. اما اگر مبلغان و

مربیان دینی بتوانند از این روش گرانبها با رعایت و شناخت حد و مرزهایش سود ببرند، بی گمان خواهند توانست شعله های شوق و رغبت را در جان کودک بیفروزند و او را در مسیری دلپذیر و با آسودگی خاطر رهنمون شوند و از پاداش های الهی بهره مند گردند.

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

پی نوشت ها:

1) برای اطلاع بیشتر بنگرید به نظام تربیتی اسلام، حاجی ده آبادی و راهنمای پدران و مادران، محمدعلی سادات، ج 2.

2) الگوهای تربیت اجتماعی، محمدعلی کریمی نیا، ص 329 به نقل از البدایة والنهایة، ج 8، ص 38.

3) مبلغان، ش 9، ص 107.

4) سفینة البحار، ج 2، ص 719 و الگوهای تربیت اجتماعی، ص 321.

5) نظام تربیتی اسلام، محمدعلی حاجی ده آبادی، ص 170.

6) وسایل الشیعه، ج 3، ص 134.

7) کافی، ج 2، ص 340.

8) شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 11، ص 19 و الگوهای تربیت اجتماعی، ص 164.

9) میزان الحکمه، ج 10، ص 707.