قدرت بازدارندگی نماز
در یکی از آیات، به بازدارندگی نماز از فحشا و منکر اشاره شده است: «وَأَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهىعَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْکَر ... ؛ و نماز را برپا دار که نماز [انسان را] از زشتیها و گناه بازمىدارد.» برداشت غالب مفسران این است که نماز، قدرت بازدارندگی دارد و کسی که اهل نماز است، از کارهای ناپسند باز داشته میشود.
پس، هرگاه بندهای فریضه نماز را به جا آورد و هر روز پنج مرتبه آن را تکرار کند، بر این امر مداومت داشته باشد و بهخصوص اگر میان جامعهای صالح باشد که آنها نیز مانند او به همین شیوه عملکنند و اهتمام ورزند، طبیعت این توجه عبادی، او را از هر گناه کبیرهای مانند: قتل انسان بیگناه، خوردن مال یتیم، زنا و لواط که دین از آنها نفرت دارد، بازمیدارد.
رسول خدا(ص) فرمود: «مادامی که انسانِ مؤمن بر نمازهای پنجگانه خود محافظت داشته باشد، شیطان از او ترسان است و هنگامی که آنها را ضایع کند، شیطان بر او جرأت پیدا کرده، وی را به گناهان کبیره میاندازد.» از امام صادق(ع) نقل شده است: «کسی که میخواهد بداند آیا نماز او مورد قبول واقع شده است، باید ملاحظه کند که آیا او را از زشتیها بازمیدارد یا خیر و به همان میزان بازدارندگی، مورد قبول واقع شده است.»
شرایط بازدارندگی نماز از گناه
برای اینکه نماز نقش بازدارندگی خود را از گناهان و زشتیها بهخوبی ایفا کند، نیازمند شرایطی است که برخی از آنها عبارتند از:
1. شناخت نماز
هر قدر میزان شناخت خود از نماز و اهمیت آن را بالاتر ببریم، طبعاً اثرگذاری آن بیشتر خواهد شد. در جهانبینی توحیدی، همه امور بر محور اراده خدا پیش میرود و مهمترین مسئله، چگونگی برقراری رابطه انسان با وجود خدای یکتاست. از آیات و روایات بهخوبی به دست میآید که بهترین راه رابطه با خداوند، نماز است. نماز، نقطه اتصال میان زمین و ملکوت است و انسان میتواند هر شبانه روز از طریق نماز، این رابطه را تقویت کند.
توجه به اهمیت نماز، بسیار سازنده و تأثیرگذار است و لذت برپایی نماز، به بینیازی نمازگزار از لذتهای دیگر منجر میشود. امام صادق( ) میفرماید: « هرگاه نمازگزار به نماز بایستد، رحمت خدا از آسمان بر او نازل میشود و ملائکه او را احاطه میکنند و فرشتهای ندا میدهد که اگر این فرد میدانست چه چیز در نماز است، هرگز از نماز منصرف نمیشد.»
امام علی(ع) هم میفرماید: «اگر نمازگزار میدانست که در حال نماز، جلال و عظمت خدا چگونه او را در بر میگیرد، دوست نداشت که سر از سجده بردارد.»
2. حضور قلب
یکی دیگر از شرایطی که به بازدارندگی نماز کمک میکند، داشتن حضور قلب است. البته حضور قلب، مراتب و درجات مختلفی دارد؛ به بیان دیگر، میان فردی که صرفاً با زبانش نماز میخواند با فردی که دائماً نگران آن است که بداند در حال نماز به چه کار بزرگی مشغول است، تفاوت بسیاری وجود دارد. پیامبر(ص) به ابوذر میفرماید: «دو رکعت نماز که با توجه و تفکر خوانده شود، بهتر از عبادت و شبزندهداری در یک شب است؛ در حالی که قلب در غفلت است.»
3. نظافت و آراستگی
اسلام بر شرایط بیرونی و ظاهری نیز بسیار تأکید دارد؛ از جمله این شرایط میتوان به پاکی و نظافت، بوی خوش، آراستگی متناسب و لباس تمیز و مرتب اشاره کرد. پیامبر اسلام(ص) فرمود: «اگر برای امتم مشقتزا نبود، به آنها دستور میدادم که برای هر نمازی، مسواک بزنند.» از امام باقر و امام صادق علیهما السلام نیز نقل شده است: «دو رکعت نماز با مسواک، بهتر از هفتاد رکعت بدون مسواک است.»
امروزه مصلحان اجتماعی که میخواهند حرکت اصلاحی آغازین خود را نماز قرار دهند، نباید این مسئله را کماهمیت بشمارند و لازم است با اقدامات تشویقی و ترغیبی، نمازگزاران را به سوی تمیزی، آراستگی و خوشبویی در حین نماز سوق دهند. مساجد، حسینیهها و نمازخانهها لازم است از نظیفترین و مطبوعترین مکانها باشند؛ بهگونهایکه شیرینی حضور در این فضاها، همواره در یاد و خاطره شرکتکنندگان باقی بماند. از همه مهمتر اینکه حکومت دینی وظیفه دارد اقدامات لازم را جهت تشویق و ترغیب مردم به نظافت و آراستگی انجام دهد.
4. برگزاری نماز جماعت
در آموزههای اسلامی، تأکید بسیاری بر اقامه نماز جماعت شده است. مطابق روایتی از پیامبر اسلام(ص)، نمازی که به جماعت برگزار گردد، بیستوپنج درجه بر نمازی که بهتنهایی خوانده میشود، برتری و فضیلت دارد. اگرچه به جماعت خواندنِ نماز، واجب نیست، اما مطابق برخی روایات، سنّتی است که اگر آدمی از روی بیرغبتی آن را ترک کند و بدون علت از جماعت مؤمنان فاصله بگیرد، نمازش حکم عدم نماز را دارد.
مکانهای برگزاری نماز، باید بهشدت توسعه پیدا کند و دسترسی عموم مردم به این مکانها آسان باشد و از سوی دیگر، باید مسلمانان را برای حضور پُررنگ در نماز جماعت تشویق کرد. گفتنی است که در این میان، زیبایی و آراستگی ظاهری و باطنی امام جماعت، خوشرویی و خوشخلقی، زهد و تقوا، و قرائت صحیح او، نقش بسیاری در تقویت و ژرفایی بازدارندگی نماز در نمازگزاران خواهد داشت.
5. رعایت وقت نماز
یکی از مهمترین شرایط برای تأثیرگذاری نماز، رعایت شرط زمانی آن است. درباره اهمیت و فضیلت نماز اوّل وقت، احادیث بسیاری وارد شده است. پیامبر اسلام(ص) محبوبترین عمل نزد خدا را نماز اوّل وقت میداند. از ایشان نقل شده است: «شفاعت من، به کسی که نماز واجبش را به تأخیر اندازد، نمیرسد.» همچنین، امام معصوم(ع) میفرماید: «شیعیان ما را در اوقات نماز آزمایش کنید که چگونه بر آن محافظت دارند.»
یکی از ویژگیهای قابل توجه برای نماز اوّل وقت، جنبه تضمینی آن برای روز واپسین است. از امام صادق(ع) نقل شده است کسی که حدود نماز را به جا آورد و بر اوقات آن محافظت داشته باشد، در حالی وارد قیامت میشود که خداوند ورود او به بهشت را ضمانت میکند.
از مرحوم آیتالله سید علیآقا قاضی نقل شده که گفته است: «اگر کسی نماز واجبش را اوّل وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد، مرا لَعن کند.» در این باره از آیتالله العظمی بهجت سؤال میشود که آیا مراد ایشان، نماز اوّل وقت با حضور قلب است؟ آیتالله بهجت در پاسخ، منظور ایشان را عام و مطلق و بدون شرط حضور قلب میداند. به گفته ایشان، نماز با حضور قلب، نماز عالی و بلندمرتبه است و کسی که قدرت خواندن نماز با حضور قلب را داشته باشد، در مقامی عالی قرار دارد؛ در حالیکه دستورعمل آیتالله قاضی، برای کسانی است که فاقد این مقام و مرتبهاند و در جستجوی راهی برای رسیدن به آن هستند. به تعبیر آیتالله بهجت، کسی که به نماز اوّل وقت، هرچند بدون حضور قلب، اهتمام داشته باشد، به صورت تکوینی و بهتدریج به نماز عالی و مقام معنوی والا دست خواهد یافت.
تبیین کارآمدی اقتضایی نماز
ممکن است، این سؤال مطرح شود که چرا برخی با وجود اینکه به نماز اوّل وقت پایبند بودهاند، ولی به نتایج مورد نظر نرسیدهاند، بلکه گاهی برعکس، دچار گمراهی شدهاند؛ برای مثال، در تاریخ صدر اسلام، کسانی که در مقابل حضرت علی(ع) موضع گرفتند، از قبیل خوارج، چه بسا اهل نماز اوّل وقت هم بودهاند و یا در دوران معاصر افرادی مثل داعش که بدترین جنایتها را انجام میدهند، چه بسا اهل نماز اوّل وقت هم باشند. پس، چگونه میتوان ادعا کرد که نماز، بهویژه نماز اوّل وقت، تأثیر قطعی در جلوگیری انسان از فساد و گناه دارد؟
در پاسخ، باید یادآور شویم هنگامی که از کارآمدی نماز برای رشد معنوی و اخلاقی انسان سخن گفته میشود، کارآمدی اقتضایی مراد است؛ توضیح اینکه نماز، به ستون و عمود خیمه دین تشبیه شده است. اگر بخواهیم با برافراشتن خیمه، خود را در برابر سردی یا گرمی هوا محافظت کنیم، هرچند عمود خیمه یکی از ارکان اصلی آن است، اما در کنار آن، به ستونهای دیگر و خود خیمه هم نیاز داریم و با نبود هر کدام از آنها، نمیتوانیم خیمه کامل در اختیار داشته باشیم.
در مورد نماز هم هرچند اصل و اساس دین شمرده شده، ولی فقط در کنار اصول دیگر است که میتواند مؤثر واقع شود. در واقع، اگر آن اصول دیگر نباشند، نماز به معنای حقیقی آن، تحقق نمییابد؛ برای مثال، آیا میتوان گفت کسی که نماز میخواند، ولی خدا را قبول ندارد، به حقیقت نماز رسیده است؟ مسلماً پاسخ، منفی است. در واقع، تأثیرگذاری نماز، در بستر اعتقادی خاص محقق میشود و تأثیرپذیری از نماز، بدون داشتن اعتقادات بنیادین دین مثل توحید، معنا ندارد. بنا بر یک دسته از روایات مشهور، اسلام، بر پنج پایه اساسی بنا شده است که عبارتند از: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت. کمترین شرط لازم برای ثمربخشی نماز، آن است که فرد نمازگزار در اعتقاد به این پنج اصل، تزلزلی نداشته باشد.
امام باقر(ع) میفرماید: «اسلام، بر پنج اصل استوار شده است که عبارتند از: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت و به چیزی مانند ولایت ندا داده نشده است و حال آنکه مردم آن چهار اصل را گرفته، ولایت را رها کردهاند.» مطابق حدیثی دیگر، زراره از امام باقر(ع) سؤال میکند که کدامیک از این اصول برتری دارند؟ امام(ع) اصل ولایت را برتر میدانند و دلیل ایشان این است که ولایت، کلید آن اصول دیگر است. زراره در ادامه سؤال میکند که بعد از آن، کدام اصل برتر است که در اینجا امام به اصل نماز اشاره میکند و دلیل آن را فرمایش حضرت رسول(ص) میداند که فرمودند: «نماز، عمود دین است.»
در پایان این حدیث، باز امام باقر(ع) به اهمیت اصل ولایت و کلیدیبودن آن اشاره میکند و میفرماید: «اگر کسی شب را به قیام و روزش را به روزه سپری کند و تمام مالش را انفاق کند و همه عمرش به حج برود، ولی به ولایت ولیّ خدا شناختی نداشته باشد، تا از او تبعیت کند و همه اعمالش بر مبنای رهنمونهای ولیّ خدا باشد، چنین کسی از اهل ایمان نیست و هیچ حقی برای پاداش و ثواب برای خدا ندارد و تنها خداوند از فضل و رحمت خودش، نیکوکاران از این افراد را به بهشت میبرد.»
شخصی از امام صادق(ع) میپرسد: ما کسی را مىبینیم که اهل عبادت و خشوع در دین است، ولى به حق و امامت شما اعتقاد ندارد. آیا اعمالش سودى دارد؟ امام(ع) برای جواب، داستانی نقل میکند: «مَثَل ما اهل بیت و مردم، همانند آن خاندان بنىاسرائیل است که هر کسی از آنها که چهل شب عبادت و پس از آن، دعا میکرد، اجابت میشد. یکى از آنها، چهل شب تهجد داشت و بعد دعا کرد، ولی مستجاب نشد. نزد عیسى بن مریم(ع) آمد و از حال خود شکایت کرد و خواست که برایش دعا کند. عیسى(ع) تطهیر کرد و نماز خواند و به درگاه خداى بلندمرتبه دعا کرد.
وحى آمد: اى عیسى! این بنده به درگاه من آمد، ولی از آن درى که باید بیاید، نیامد. او مرا خواند، ولى در دلش به تو شک داشت. با این اعتقاد، اگر آنقدر سرش را بالا بگیرد و دعا کند که گردنش قطع شود و آنقدر دستانش را رو به آسمان بگیرد که انگشتانش خشک شود و بریزد، اجابت نمیکنم. حضرت عیسى(ع) به او فرمود: پروردگارت را میخوانى و به حقبودن پیغمبرش شک دارى؟ عرض کرد: ای روح خدا! به خدا سوگند که آنچه گفتى، درست است. اکنون از خدا بخواه که شک را از دل من ببرد.
امام صادق(ع) فرمود: «عیسى(ع) براى او دعا کرد و خدا توبه آن مرد را پذیرفت و مانند خاندان خود، مستجابالدّعوه گردید.»
حجتالاسلام دکتر محمدعلی مبینی
عضو هیئت علمی پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی
ماهنامه مهر و ماه