چکیده
این کتاب شامل هفده فصل است که نحوه چینش عناوین فصلها، بهصورت ترتیبِ تاریخی زندگی ائمه اطهار(علیهم السلام) از دوران پیامبر اعظم تا دوره امام جواد، امام هادی و امام عسکری (علیهم السلام)میباشد که بیانات مقام معظم رهبری درباره این سه امام بزرگوار در یک فصل ارائه شده است. در اولین فصل، مروری گذرا بر زندگی سیاسی پیامبر اسلام شده که توجه به وقایع این دوران بهعنوانِ آینهای تمامنما از کل زندگی ائمه و میزان و ملاکی برای شناخت حرکت جریان اصیل اسلام طی 250 سال، در ابتدا ضروری مینماید. سه فصل از این کتاب، تبیینکننده شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه اسلامی بهویژه پس از حادثه عاشورا تا دوره امامت امام صادق(ع) است. اطلاع از این شرایط، به درک بهتر حرکت انسان 250 ساله در این برهه زمانی حساس کمک فراوانی میکند.
40060011/7/2016 8:14:53 PMhttp://hview.netiran.ir/Media//Image/2016/11/201611101697443639_Orig.jpghttp://hview.netiran.ir/Media//Image/2016/11/201611101697443639_Thum.jpg
|
بهطور کلی مطالب این کتاب برگرفته از سخنرانیها و متون دستنویس مقام معظم رهبری است، لذا متن کتاب در بخشهایی که بهطور مستقیم از قلم معظمله استفاده شده، نسبت به سایر بخشها که بیانات شفاهی ایشان است، مستلزم تأمل بیشتری از سوی خواننده محترم است. همچنین به دلیل آنکه مطالب دستنویس مستقیماً برآمده از قلم مبارک معظمله است، حفظ اصول نگارشی و ویرایشی آنها مورد توجه قرار گرفت و خواننده محترم در مطالعه این بخش از مطالب کتاب، دستورِ ویرایشی متفاوتی را نسبت به سایر متون مشاهده میکند. از آن جمله میتوان به پاراگرافبندیهای متفاوت، علائم اختصاری احترام به ائمه همچون (ع)، (ص) و (س) و مطالب داخل پرانتز اشاره کرد. بهعلاوه، پاورقیهای متون دستنویس که مستقیماً به اصل سند مربوط بوده است، در انتها با ذکر عبارت (نویسنده) مشخص شدهاند. این نکته در زمینه مطالبی که از کتاب پیشوای صادق و مجله پاسدار اسلام آورده شدهاند، قابل مشاهده است.
به منظور حفظ ارتباط محتواییِ مطالب کتاب، در مواردی بسیار محدود، مطالبی که مربوط به وقایع خاصی از دوران معاصر بودند و یا ارتباط مستقیم با زمینهای که در آن آورده شدهاند نداشتند، یا حذف گردیدند و یا در صورت مرتبط بودن با بخشی دیگر، به قسمت مربوطه انتقال یافتهاند. این موارد با علامت (..) مشخص شده است.
در خلال متن، آیات و روایات متعددی مشاهده میشود که عبارات عربی آنها توسط مقام معظم رهبری آورده شده است؛ به نظر میرسد در پس تأکیدی که تعمّداً از سوی معظمله در بیان عبارات عربی ـ با توجه به زمان محدود یک جلسه سخنرانی ـ مشاهده میشود، مقصودی ارزشمند نهفته است و آن اهتمام بیشترِ مخاطبان بر اُنس با زبان فصیح و بلیغ عربی است. آشنایی هر چه بیشتر با این زبان، منجر به بهرهمندی کاملتری از هدایت قرآن کریم و روایات معصومین خواهد شد.
محتوای کتاب "انسان 250 ساله" به دنبال انتقال مفهومی متعالی از مسیر و مقصد زندگی مجاهدانه ائمه است و از این رو بیش از آنکه یک کتاب تاریخیِ صِرف باشد، یک فراتحلیلِ تاریخی است؛ که بهجای شرح و تفصیل وقایع زندگی ائمه، نگاهی کلگرا به زندگی هریک از معصومین با توجه به بستر تاریخی دوره مربوطه و در راستای مقصود واحدی که همه این بزرگواران دنبال میکردند ارائه میدهد. لذا آشنایی هرچه بیشتر خوانندگان محترم با تاریخ زندگی ائمه، تنفس در فضای انسان 250 ساله را دلنشینتر میکند.
در پایان ذکر این نکته قابل توجه است که حجم مطالب بیان شده توسط مقام معظم رهبری درباره ابعاد مختلف زندگی ائمه، بهویژه درباره زندگی پیامبر اکرم(ص)، امیرالمؤمنین و امام حسین(علیهم السلام)، همچنین در زمینه سیره فردیِ هر یک از معصومین، بسیار بیش از این مقداری است که در قالب کتاب "انسان 250 ساله" به چاپ رسیده است. از این رو، این کتاب میتواند دیباچهای مفید برای ورود به معارف ناب زندگی ائمه معصومین در بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) باشد.
40060011/7/2016 8:14:53 PMhttp://hview.netiran.ir/Media//Image/2016/11/201611101685704867_Orig.jpghttp://hview.netiran.ir/Media//Image/2016/11/201611101685704867_Thum.jpg
|
پس از مطالعه کتاب "انسان 250 ساله" شاید از خود بپرسید: آخر چگونه ممکن است کسی که تا این حد در زندگیاش مشغول فعالیتهای سیاسی بوده ـ از جمله مبارزات گسترده پیش از انقلاب و عهدهداری مهمترین مسؤولیتهای کشور، پس از انقلاب ـ بتواند با این ظرافت و دقت، در تاریخ زندگی ائمه تحقیق و تفحص کرده باشد؟ شاید تحقق نسبی این امر برای یک انسان معمولی طی سالیان طولانی مطالعه و تحقیق در منابع گوناگون و فراغت از بسیاری فعالیتهای بزرگ و کوچک ممکن باشد. اما پاسخ به این سؤال بدون در نظر گرفتن ظرایف امر پروردگار در استمرار ولایت خود، ممکن نیست.
بخشی از متن کتاب:
پیغمبر ما اینگونه بود...
خصوصیات پیامبر
پیغمبر در رفتار خود مدبرانه عمل کرد و سرعت عمل داشت. نگذاشت در هیچ قضیهاى وقت بگذرد. قناعت و طهارت شخصى داشت و هیچ نقطه ضعفى در وجود مبارکش نبود. او معصوم و پاکیزه بود؛ این خودش مهمترین عامل در اثرگذارى است. ما باید یاد بگیریم؛ مقدار زیادى از این حرفها را باید به بنده بگویند؛ من باید یاد بگیرم؛ مسؤولان باید یاد بگیرند. اثرگذارى با عمل، به مراتب فراگیرتر و عمیقتر است از اثرگذارى با زبان. او قاطعیت و صراحت داشت. پیغمبر هیچ وقت دو پهلو حرف نزد. البته وقتى با دشمن مواجه مىشد، کار سیاسىِ دقیق مىکرد و دشمن را به اشتباه مىانداخت. در موارد فراوانى، پیغمبر دشمن را غافلگیر کرده است؛ چه از لحاظ نظامى، چه از لحاظ سیاسى؛ اما با مؤمنین و مردم خود، همیشه صریح، شفّاف و روشن حرف مىزد و سیاسىکارى نمىکرد و در موارد لازم نرمش نشان مىداد؛ مثل قضیهى عبداللَّهبنابىّ که ماجراهاى مفصّلى دارد. او هرگز عهد و پیمان خودش را با مردم و با گروه هایى که با آنها عهد و پیمان بسته بود - حتّى با دشمنانش، حتّى با کفّار مکه - نشکست. پیغمبر عهد و پیمان خود را با آنها نقض نکرد؛ آنها نقض کردند، پیغمبر پاسخ قاطع داد. هرگز پیمان خودش را با کسى نقض نکرد؛ لذا همه مىدانستند که وقتى با این شخص قرارداد بستند، به قرارداد او مىشود اعتماد کرد.
از سوى دیگر، پیغمبر تضرّع خودش را از دست نداد و ارتباط خود را با خدا روزبهروز محکم تر کرد. در وسط میدان جنگ، همان وقتى که نیروهاى خودش را مرتّب مىکرد، تشویق و تحریض مىکرد، خودش دست به سلاح مىبرد و فرماندهىِ قاطع مىکرد، یا آنها را تعلیم مىداد که چه کار کنند، روى زانو مىافتاد و دستش را پیش خداى متعال بلند مىکرد و جلوِ مردم بنا مىکرد به اشک ریختن و با خدا حرف زدن: پروردگارا ! تو به ما کمک کن؛ پروردگارا ! تو از ما پشتیبانى کن؛ پروردگارا ! تو خودت دشمنانت را دفع کن. نه دعاى او موجب مىشد که نیرویش را به کار نگیرد؛ نه به کار گرفتن نیرو، موجب مىشد که از توسل و تضرّع و ارتباط با خدا غافل بماند؛ به هر دو توجه داشت.
او هرگز در مقابل دشمن عنود دچار تردید و ترس نشد. امیرالمؤمنین - که مظهر شجاعت است- مىگوید هر وقت در جنگها شرایط سخت مىشد و - به تعبیر امروز ما - کم مىآوردیم، به پیغمبر پناه مىبردیم. هر وقت کسى در جاهاى سخت، احساس ضعف مىکرد، به پیغمبر پناه مىبرد.
ده سال حکومت به اندازه بیش از صدسال
او ده سال حکومت کرد؛ اما اگر بخواهیم عملى را که در این ده سال انجام گرفته، به یک مجموعه پُرکار بدهیم تا آن را انجام دهند، در طى صد سال هم نمىتوانند آن همه کار و تلاش و خدمت را انجام دهند. اگر ما کارهاى امروزمان را با آنچه که پیغمبر انجام داد، مقایسه کنیم، آنگاه مىفهمیم که پیغمبر چه کرده است. اداره آن حکومت و ایجاد آن جامعه و ایجاد آن الگو، یکى از معجزات پیغمبر است. مردم ده سال با او شب و روز زندگى کردند؛ به خانهاش رفتند و او به خانهشان آمد؛ در مسجد با هم بودند؛ در راه با هم رفتند؛ با هم مسافرت کردند؛ با هم خوابیدند؛ با هم گرسنگى کشیدند؛ با هم شادى کردند.
محیط زندگى پیغمبر، محیط شادى هم بود؛ با افراد شوخى مىکرد، مسابقه مىگذاشت و خودش هم در آن شرکت مىکرد. آن مردمى که ده سال با او زندگى کردند، روزبهروز محبت پیغمبر و اعتقاد به او در دلهایشان عمیقتر شد.
وقتى در فتح مکه، ابوسفیان مخفیانه و با حمایت عبّاس - عموى پیغمبر - به اردوگاه آن حضرت آمد تا امان بگیرد، صبح دید که پیغمبر وضو مىگیرد و مردم اطراف آن حضرت جمع شدهاند تا قطرات آبى را که از صورت و دست ایشان مىچکد، از یکدیگر بربایند! گفت: من کسرى و قیصر - این پادشاهان بزرگ و مقتدر دنیا - را دیدهام؛ اما چنین عزّتى را در آنها ندیدهام. آرى؛ عزّت معنوى، عزّت واقعى است؛ «وللَّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین»؛ مؤمنین هم اگر آن راه را بروند، عزّت دارند.