Print Logo
مشتاقان "دیدار" شنبه 15 آبان 1395 ساعت 15:54

گزارشی از احساسات دانش‌آموزان هلال‌احمری پیش از دیدار با رهبر معظم انقلاب


از تمام شهرها آمده‌اند؛ بوشهر، رفسنجان، ایرانشهر و…. درباره مشتاقان دیدار حرف می‌زنم؛ نامی که معلم باسابقه یاسوجی به دانش‌آموزان مجتمع فرهنگی‌-آموزشی آدینه می‌دهد. اینجا دانش‌آموزان را صف به صف می‌بینی که  از سراسر کشور به مناسبت ١٣ آبان آمده‌اند تا با رهبر معظم انقلاب دیدار کنند. اینجا مجتمع فرهنگی-آموزشی آدینه تهران است؛ مجتمعی که میزبان برترین اعضای دانش‌آموزی هلال است.


سلام هلال‌احمری‌ها به رهبر انقلاب

عطیه مسافری، دختر ١۴ ساله ایرانشهری یکی از همان‌ مشتاقان دیدار است. با او در مجتمع آدینه همراه می‌شویم: «انگیزه من برای حضور در هلال‌احمر ریشه در علاقه من به فعالیت‌های اجتماعی دارد.  فردی که در جامعه مفید و همیار است، از لحاظ اجتماعی نزد مردم  در جایگاه بالایی قرار دارد. امروز به پشتوانه همان انگیزه‌های اجتماعی به دیدار رهبر انقلاب می‌روم و می‌توانم به ایشان سلام کنم.» عطیه یک سالی می‌شود که عضو جمعیت هلال‌احمر شده، اما خود را یک هلالی دو آتشه می‌داند. او به «شهروند» می‌گوید: «تا آخرین لحظه عمرم یک هلالی خواهم ماند.» آرزوی عطیه، زندگی بدون جنگ است: «آرزوی کلی من این است که هیچگاه در ایران جنگ نباشد.» حرف آخر عطیه حمایت از ولایت تا آخرین لحظه زندگی است.

قلبم از شور و شوق می‌تپد

رضا یک هلال‌احمری شش دانگ است؛ این را سه رفیق رفسنجانی‌اش می‌گویند. دانش‌آموز پایه نهم شهرستان رفسنجان یکی دیگر از مشتاقانی است که در مجتمع آدینه حاضر شده است. رضا دو سالی می‌شود که به عضویت کانون‌های دانش‌آموزی هلال‌احمر درآمده است. او درخصوص نحوه عضویت خود در هلال‌احمر می‌گوید:   «زمانی که از اهداف جمعیت هلال‌احمر مطلع و با خدمات نوع‌دوستانه و داوطلبانه این جمعیت آشنا شدم، تصمیم به عضویت در این مجموعه را گرفتم.» عضو نوجوان هلال‌احمر دایما به ساعت خود نگاه می‌کرد؛ حتی زمانی که با ما هم‌صحبت شد: «شور و شوق خاصی دارم؛ من برای دیدار مقام معظم رهبری به تهران آمده‌ام. دیدار با کسی که تمام دنیا اذعان به اقتدار او دارند، لذت‌بخش است. هر لحظه یاد این دیدار می‌افتم، حس می‌کنم قلبم از شور و شوق بیشتر می‌تپد. کاش زمان سریع‌تر بگذرد و لحظه دیدار فرا برسد.» آرزوی رضا پزشک‌شدن است. او یک هلال‌احمری واقعی است و دوست دارد نجاتگر جان همنوعانش باشد.

از بچگی عاشق دیدار با رهبری بودم

ساجده عبادی یکی دیگر از مشتاقان دیدار است. او خود را نماینده دختران بلوچ در این دیدار معرفی می‌کند. ساجده می‌گوید: «خیلی خوشحال هستم؛ همین.» می‌پرسم «فقط همین؟» می‌گوید: «همین؛ من یک دختر بلوچ هستم و به نمایندگی تمام دختران بلوچ امروز به این دیدار می‌روم تا بگویم تا آخرین قطره خون هم حامی ولایت هستم.» خوشحالی وجه مشترک تمام ساکنان مجتمع آدینه است. خوشحالی را می‌توان در چهره تمام بچه‌های حاضر در مجتمع دید. ابوالفضل رحیمی پسربچه درشت قامت در توصیف شور و شوق بچه‌های حاضر در مجتمع آدینه می‌گوید: «رهبری الگوی نسل ما است. خودم از کودکی عاشق دیدار با رهبری بودم. چند روز پیش که خبر اعزام را شنیدم، یاد این شعر افتادم: اشک‌های شوق پایان انتظار/دردمند عشق را دارو به جز دیدار نیست

آرزویی که در خواب هم نمی‌دیدم

سیدعلی خواهش نیک از یاسوج یکی دیگر از مشتاقان دیدار است. او به «شهروند» می‌گوید: «دیدار با رهبر انقلاب شور و شوق زیادی به دیدارکنندگان می‌بخشد. هیجان خاصی دارم؛ من از کودکی آرزوی دیدن ایشان را داشتم و حتی در مسابقه‌ نامه به رهبری مقام اول را در استان کسب کردم. هنگامی که در «مسابقات آماده» به من این افتخار را دادند، اشک شوق در چشمانم جمع شد و از این‌که می‌خواهم به دیدار آقا بروم از خوشحالی در پوست خودم نمی‌گنجم. سیدعلی یک آرزو داشت و آن ظهور امام عصر(عج) بود. هیجان و شوق را در صورت همه بچه‌ها می‌توان دید.

فاطمه قادری در شرح احساسات خود به «شهروند» می‌گوید: «دیدار رهبری آرزویی بود که در خوابم هم نمی‌دیدم؛ امروز به آرزوی دیرین خود یعنی توفیق زیارت رهبری رسیده‌ایم.» او درخصوص ولایتمداری شهر ایرانشهر نیز می‌گوید: «ایرانشهر در قبل انقلاب میزبان رهبر معظم بود؛ در ایرانشهر خانه‌ای است که رهبر معظم انقلاب در آن زندگی می‌کردند. این خانه  امروز به موزه تبدیل شده و مردم ولایتمدار ایرانشهر به عشق ولایت از آن دیدار می‌کنند.» هلال‌احمر از نگاه فاطمه ماه سرخی است که در یک منظره سفید می‌درخشد. فاطمه دوست دارد در خدمت به جامعه مانند هلال رخشان و منور باشد. صلح از نظر فاطمه یعنی سپیدی. او آرزو  دارد که در دنیا صلح ماندگار باشد.

دلم روشن بود

مصطفی محمدی متین نیز از حس و حال خود به «شهروند» می‌گوید: «چند روز پیش دلم روشن بود که خبر خوشی را می‌شنوم. نمی‌دانستم جریان چیست. حتی یک لحظه انتظار نداشتم چنین خبری را بشنوم. از خوشحالی در پوست خودم نمی‌گنجم. همین را می‌توانم بگویم. مهدیه زین‌الدین صفا از شهرستان ایرانشهر هم می‌گوید: «دیدار رهبری سعادتی است که نصیب هر انسانی نمی‌شود؛ بصیرت می‌خواهد. هنوز هم باورم نمی‌شود که سعادت دیدار ایشان نصیبم شده

لحظه دیدار نزدیک است و بچه‌ها از آرزوهای خود می‌گویند اما آرزوی «علی نوری» نوجوان مداح با همه متفاوت است: «دیدار تنها یک دیدار چشمی ساده نباشد؛ یک دیدار خاص باشد؛ دیداری که بصیرت انقلابی سوغات آن شود.» علی امیدوار است روح این دیدار علتی شود تا حاضرین همه فعالیت‌های‌شان منطبق با منویات رهبری و در خط ولایت باشد.

 

گزارش از:

حسام خراسانی روزنامه شهروند