عباس عبدی - روزنامه نگار: هلالاحمر دارای ظرفیت بالایی جهت شکلگیری سرمایه اجتماعی در کشور است. متاسفانه یکی از نقاط ضعف جامعه ایران فقدان نهادهایی است که هنگام ضرورت، افراد با اعتماد کافی به آنها رجوع و از طریق آن نهاد یا سازمان در حل مشکلات مورد نظر جامعه مشارکت کنند. جامعهای که دارای چنین نهادهایی است از حیث سرمایه اجتماعی در رتبههای بالاتری است. اخیرا نتایج مطالعهای (انجام شده در سال ١٣٩٣) درباره سرمایه اجتماعی در کشور در اختیار پژوهشگران قرار گرفته که طی آن پرسشهای گوناگونی را از مردم ایران در سراسر کشور طرح کرده است. یکی از پرسشهای آن، میزان اعلام آمادگی مردم برای همکاری و کمک سازمانی در صورت نیاز است. در این مورد، نام ١٦ سازمان و نهاد مطرح شده است. بانکها، مدارس، دانشگاهها، پایگاههای بسیج، کلانتریها، فرمانداریها، شوراهای شهر، بیمارستانها، کمیتههای امداد، انجمنهای خیریه، حوزههای علمیه، دادگاهها و دادسراها، شهرداریها، جمعیت هلالاحمر، سازمان بهزیستی و احزاب و تشکلهای سیاسی مجموعه نهادهایی هستند که از مردم پرسیده شده در صورت نیاز به کمک از سوی این نهادها چه اقدامی انجام میدهند؟ آیا کمک و همکاری میکنند یا خیر؟
پاسخگویان میتوانستند از میان ٥ گزینه و پاسخ خیلیکم، کم، تا حدودی، زیاد و خیلیزیاد یکی را انتخاب کنند. اگر مجموع پاسخهای داده شده مردم در وسط طیف قرار میگرفت، شاخص پاسخها برابر صد میشد و رقم نهایی هرچه از عدد صد بیشتر باشد، به معنای اعلام آمادگی بیشتر برای همکاری و کمک به آن نهاد و سازمان است و برعکس.
در میان ١٦ نهاد ذکر شده، امتیاز یا شاخص آمادگی مردم برای همکاری با جمعیت هلالاحمر، ٨/٢٦٣ است که در رتبه نخست قرار میگیرد. پس از آن سازمان بهزیستی با ٨/٢٦١ قرار دارد. بیش از ٥٦درصد پاسخگویان به میزان زیاد و خیلیزیاد برای کمک و همکاری با هلالاحمر اعلام آمادگی کردهاند و این رقم بسیار بالایی است. فقط ١٥درصد مردم گفتهاند که به میزان کم و خیلیکم در صورت چنین درخواستی حاضر به همکاری یا کمک به جمعیت هلالاحمر هستند.
نکته جالب موضوع این است که میزان و شاخص همکاری اعلام شده از سوی مردم با جمعیت هلالاحمر، حتی بالاتر از انجمنهای خیریه مردمنهاد است که شاخص آنها ٦/١٩٣ شده است. به عبارت دیگر، عمومی بودن این نهاد که بهنحوی مدیریت آن دولتی است، موجب نشده که مردم آن را با نهادهای دولتی یکسان بگیرند، زیرا میزان اعتماد به نهادهای دولتی بهنسبت پایین است.
وقتی که به جزییات پاسخهای داده شده برحسب تحصیلات پاسخگویان نگاه میکنیم، متوجه میشویم که رغبت به همکاری با جمعیت هلالاحمر نزد افراد با تحصیلات بالا بهطرز معناداری بیشتر است. این نکته بسیار مهمی است و نشان میدهد که فلسفه وجودی و عملکرد هلالاحمر نزد مردم با سایر نهادها و سازمانها متفاوت است. در موارد دیگر با افزایش تحصیلات از رغبت به مشارکت و همکاری با آن سازمان کاسته میشود، ولی در مورد هلالاحمر این قضیه متفاوت است. همچنین جوانان بیش از افراد بزرگسال برای همکاری با هلالاحمر اعلام آمادگی کردهاند که هر دو مورد نتایج مهمی است.
در حالی که ٢/١٨درصد جوانان ١٨ تا ٢٩سال به میزان خیلیزیاد برای همکاری با جمعیت هلالاحمر اعلام آمادگی کردهاند، این درصد در افراد ٥٥سال به بالا، ١/١٦درصد است. همچنین افراد بیسواد فقط ٩/١٢درصد به میزان خیلیزیاد اعلام همکاری با هلالاحمر کردهاند، ولی افراد دیپلم و با تحصیلات عالی به ترتیب ٦/١٨ و ٦/١٩درصد آمادگی خیلی زیادی برای همکاری ابراز داشتهاند.
این جزییات نشان میدهد که نهتنها جمعیت هلالاحمر اعتبار بیشتری نزد مردم دارد، بلکه از حیث جزییات نگرش مردم به این جمعیت، آن را واجد نهادی کمککننده با معیارهای روز و آیندهنگرانه میشناسند زیرا اقشار جوانتر و تحصیلکردهتر نگاه مثبتتری نسبت به هلالاحمر دارند. این بدان معناست که جمعیت هلالاحمر ظرف بزرگی برای تشکیل سرمایه اجتماعی جامعه ما است؛ ظرفی که ظرفیت آن بیشتر از سایر نهادهاست و به همین دلیل باید توجه بیشتر و متناسبتری به آن داشت. این مثل آن میماند که زمین پربازدهی داشته باشیم ولی کشت خود را در زمین کمثمرتری انجام دهیم. قصد ما این نیست که توجه لازم به نهادهای دیگر نشود، که حتما باید توجه بشود، ولی به میزان و کیفیت بهرهدهی نیز باید توجه داشت و اجازه نداد که از این سرمایه بزرگ اجتماعی کمتر از آنچه شایستهاش است، استفاده شود.